کتاب «بدن 4 ساعته» (2010) دربردارندهی مجموعهای از تحقیقات و اکتشافات دربارهی روشهای نامتعارف تنظیم عملکردهای بدن از زبان پزشکان، دانشمندان، مربیان ورزشی متخصص و ورزشکاران برتر جهان است. نویسنده، این روشها را بهصورت عملی آزموده و در این مسیر، به راهحلهای شگفتانگیزی برای بهبود وضعیت جسمانی و بهینهسازی سبک زندگی خود دست یافته است.
تیموتی فریس نویسندهی کتابهای متعددی در حوزهی خودیاری است که از میان آنها میتوان به کتاب پرفروش «هفتهی کاری 4 ساعته» با 1.3 میلیون نسخه فروش در سراسر جهان اشاره کرد. او همچنین در مقام یک سرمایهگذار، در استارتاپها سرمایهگذاری کرده و مشاور شرکتهای بزرگی مانند فیسبوک، توییتر و اوبر است.
بدن خود را با توصیههای آزمایش شده بهبود ببخشید.
رژیمهای غذایی بیشماری وجود دارند که هر یک وعدههای مختلفی میدهند؛ از کاهش وزن سریع و آسان گرفته تا جوانی جاودان. تعدد این توصیهها میتواند هر کسی را سردرگم کند. از کجا باید شروع کرد؟ چگونه میتوان فهمید کدام رژیمها واقعاً مؤثر هستند تا زمان خود را برای رژیمهای بیفایده تلف نکنیم؟ خوشبختانه نویسندهی کتاب با پشت سر گذاشتن رژیمهای غذایی و تمرینات مختلف و گردآوری اطلاعات بر پایهی تجربهی شخصی خود، تمام این تحقیقات دشوار را برای شما انجام داده است تا هکهای بدنی را که میتوانید بهآسانی در زندگی روزمرهی خود به کار گیرید، در اختیار شما قرار دهد.
این کتاب با استناد به شواهدی از منابع گوناگون، مانند پزشکان و برترین ورزشکاران جهان، به تشریح برخی از تکنیکهای اصلی که نویسنده برای کاهش وزن، افزایش حجم عضلات، بهبود روابط جنسی، داشتن خواب بهتر و افزایش عملکرد ورزشی کشف کرده، میپردازد.
برای تسلط بر هر مهارتی، لازم است که با تمام وجود به آن بپردازید. نویسندهی کتاب نیز به همین منظور، به مدت ده سال با ورزشکاران و دانشمندان نامدار دیدار کرد و خود را به عنوان نمونهای آزمایشی برای روشهای غیرمتعارف تناسب اندام ارائه داد تا موثرترین راه برای دستیابی به اندامی متناسب را بیابد. در طول این ده سال، نویسنده به اهمیت «حداقل دوز موثر» (MED) پی برد. این مفهوم بنیادی توسط آرتور جونز، از متخصصان پیشرو در علم ورزش، مطرح شد. او در تحقیقات خود، حداقل میزان کوششی را که منجر به حصول نتیجهی دلخواه میشود، تعیین کرد. درواقع، هر تلاشی فراتر از «حداقل دوز موثر» نتیجهای معکوس خواهد داشت.
برایان مکنزی، ورزشکار سهگانه و شرکتکننده در مسابقات مردان آهنین، با الهام از این نظریه، برنامهی تمرینی خود را بر اساس روش «حداقل دوز موثر» تغییر داد. او پیشتر، 24 تا 30 ساعت در هفته به تمرین میپرداخت که این امر فشاری مضاعف بر جسم و روابط او وارد میکرد. اما با اتخاذ رویکرد «حداقل دوز موثر»، تمرینات او به 6.5 ساعت در هفته محدود شد و شامل تمرینات قدرتی، کراسفیت و تمرین سرعت بود. در نهایت، مکنزی در سختترین مسابقهی استقامتی جهان، یعنی دو 100 مایلی آنجلس کرست، مقام چهارم را از آن خود کرد. بدن او برای فعالیت هوازی با حداکثر سرعت آماده شده بود که این روش در مقایسه با تمرینات قبلی او با حجم بالا و سرعت پایین، کارآمدتر بود.
با این وجود، قبل از آنکه بتوانید «حداقل دوز موثر» را در عمل به کار بگیرید، باید «لحظهی هاراجوکو» را تجربه کنید. این اصطلاح به آن لحظهی بیداری اشاره دارد که در آن فرد ضرورت انجام کاری را درک میکند. چاد فاولر، مدیر ارشد فناوری شرکت InfoEther و از دوستان نویسنده، مبدع این اصطلاح است. فاولر در سفر به توکیو، به هاراجوکو رفت تا کمی خرید کند. اما متاسفانه به دلیل اضافه وزن، نتوانست لباسی را که بپسندد پیدا کند و به دوستش گفت: «برای من فرقی نمیکند چه بپوشم. به هر حال زیبا نخواهم شد.» در این لحظه، درست زمانی که فاولر این جملات را به زبان آورد، «لحظهی هاراجوکو» خود را تجربه کرد. او از خود پرسید که چرا در تمام زمینههای زندگی به جز سلامتی خود موفق بوده است. پس از این درک، فاولر به رژیم غذایی خود بیشتر توجه کرد و 3 تا 4 بار در هفته تمرینات کاردیو را شروع کرد. یک سال پس از «لحظهی هاراجوکو»، فاولر 32 کیلوگرم وزن کم کرده بود.