ذهنیت موسس (2016) نقش اساسی ذهنیت قوی و واضح «بنیانگذار» را در رشد و سلامت پایدار یک شرکت بررسی میکند. این کتاب نشان میدهد که چگونه کسبوکارها میتوانند با حفظ ماموریت شورشی، وسواس خط مقدم و طرز فکر مالک، از دامهای رایج مرتبط با رشد اجتناب کنند.
کریس زوک یکی از شرکای دفتر بین اند کامپنی (Bain & Company) در بوستون (Boston) است و به مدت بیست سال یکی از مدیران راهبرد جهانی این شرکت بوده است. او به دلیل تخصص خود در استراتژی شناخته میشود و به شرکتهای سراسر جهان در طیف وسیعی از صنایع مشاوره داده است. زوک کتابهای پرفروش متعددی از جمله سود از هسته (Profit from the Core) را نیز در کارنامه کاری خود دارد.
جیمز آلن یکی از شرکای ارشد دفتر بین اند کامپنی در لندن (London) بوده و همچنین راهبرد جهانی استراتژی بین را رهبری کرده است. او در استراتژی و سازمان دخی، با تمرکز ویژه بر بازارهای نوظهور متخصص است. آلن در چندین نشریه تجاری تاثیرگذار مشارکت داشته و نویسنده مشترک کتاب تکرارپذیری: ایجاد مشاغل پایدار در دنیایی در حال تغییر همیشگی (Repeatability: Build Enduring Businesses for a World of Constant Change) است.
در چشم انداز در حال تغییر کسب و کارها، حفظ مزیت رقابتی به چیزی بیش از محصولات و خدمات نوآورانه نیاز دارد. این کار به ذهنیتی نیاز دارد که در انعطاف پذیری، چابکی و تعهد تزلزل ناپذیر ریشه دارد. اینجاست که مفهوم ذهنیت بنیانگذار مطرح میشود و ویژگیهای منحصر به فردی را در بر میگیرد که رهبران را قادر میسازد تا شرکتهای خود را به سمت رشدهای جدید سوق دهند. این کار، ترکیبی از ماموریت شورشی، وسواس خط مقدم و طرز فکر مالک است که منبعی از نوآوری و برتری در اجرا را ایجاد میکند.
در این خلاصه کوتاه، شما فقط به چند جنبه کلیدی این فلسفه نگاه خواهید کرد. به طور خاص، چگونه میتوان با پذیرش ذهنیت بنیانگذار رشد پایدار را ایجاد کرد و چگونه همزمان با حفظ این ذهنیت حیاتی، چالشهای رشد را برای موفقیت طولانی مدت حفظ کرد.
رشد پایدار و سودآور به چیزی بیش از یک طرح تجاری مستحکم نیاز دارد.
شما به یک ذهنیت ریشهدار نیاز دارید که نوآوری، چابکی و تعهد بیوقفه به رشد را تقویت کند. برای این کار، باید به سراغ مفهوم ذهنیت بنیانگذار بروید؛ نیروی قدرتمندی که توسط بنیانگذاران موفق شرکت به نمایش گذاشته شده و کسب و کارها را به سمت دستاوردهای چشمگیر سوق میدهد.
این کار شامل انرژی و تمرکزی است که بازار را دچار هرج و مرج کرده و باعث شود شما به مشتریانی دست پیدا کنید که خدمات کافی دریافت نمیکنند.
این کار، چیزی بیش از سودآوری بوده و در حقیقت، ایجاد یک هویت و هدف منحصر به فرد است که فراتر از اهداف مالی است. به تعهد ایکیا (IKEA) برای قابل دسترس کردن طراحی خوب یا ماموریت گوگل (Google) برای سازماندهی اطلاعات جهان فکر کنید.
این کار فقط بر روی چشم انداز بزرگ تاثیر نمیگذارد. بلکه وسواس به جزئیات را هم از بین میبرد. بنیانگذاران موفق به خاطر وسواس بیش از حد خود شناخته میشوند، خصیصهای که با رشد فرهنگ شرکت، در مجموعه نفوذ میکند.
این مسئله در مورد توانمندسازی افراد حاضر در کار، جمع آوری بازخورد و پیش بینی نیازهای مشتری است. برای مثال میتوان به توجه دقیق ام.اس اوبروا (M.S. Oberoi) به جزئیات در هتلهایش یا تمرکز تویوتا (Toyota) بر کف کارخانه اشاره کرد.
در اینجا، طرز فکر مالک مورد اهمیت قرار میگیرد. این بدان معناست که مانند یک مالک فکر و عمل کنید: تمرکز قوی بر هزینه، سوگیری برای اقدام، و کم کردن بوروکراسی.
این امر در شرکتهایی مانند اب اینبو (AB InBev) مشهود است که به رویکرد عمل محور و فرهنگ آگاهانه هزینهها شناخته میشود.
حفظ این ذهنیت فقط برای آینده نیست. برای شرکتهایی با هر پیشینه و اندازهای بسیار مهم است. خواه این ویژگیها را از پایه بسازید یا آنها را در یک شرکت تثبیت شده دوباره ایجاد کنید، ذهنیت بنیانگذار متحول کننده است. شما نیازی به یک بازنگری کامل فرهنگی ندارید، بلکه باید راههای عملی برای دستیابی به رشد پایدار را بپذیرید.
پیشرفت یک شرکت را میتوان در دو بعد ردیابی کرد: قدرت داخلی (ذهنیت بنیانگذار) و قدرت خارجی، که مزایایی هستند که شرکت با بزرگتر شدن در اندازه و قدرت بازار به دست میآورد.
با این راهنمایی، شرکتها میتوانند از شورشیهایی با ذهنیت بنیانگذار بالا، اما مقیاس پایین، به شورش در مقیاس دست یابند، جایی که از بهترینهای هر دو دنیا لذت ببرند.
اما این سفر آسان نیست. در بخش بعدی، با سه بحران رایجی که یک شرکت در حال رشد ممکن است با آن مواجه شود، آشنا خواهید شد.