شهریار، نوشته شده در قرن شانزدهم، راهنمایی است برای تبدیل شدن به یک رهبر قدرتمند در یک کشور. این کتاب توضیح میدهد که چرا اهدافی مانند قدرت همیشه حتی با استفاده از ابزارهای بیرحمانه برای شاهزادگان توجیه میشوند. به خاطر این کتاب، کلمه “ماکیاولیستی” به معنای استفاده از فریب و حیله به نفع خود شد.
نیکولو ماکیاولی، سیاستمدار و نویسنده ایتالیایی دوران رنسانس بود که در اوایل قرن شانزدهم در فلورانس زندگی میکرد. زمانی که خانواده قدرتمند مدیچی کنترل شهر را به دست گرفت، او بیکار شد و با نوشتن کتاب شهریار میخواست به دولت جدید باز گردد.
چرا خیانت و بیرحمی میتواند به اندازه صداقت و مهربانی مفید باشد؟
آیا تا به حال فکر کردهاید که چگونه برخی از رهبران خودکامه جهان توانستهاند بیش از یک دهه در قدرت بمانند، آن هم با وجود نقض مکرر حقوق بشر و قوانین بینالمللی؟ ماکیاولی میگوید که پاسخ در مهارت بالای یک رهبر در بازی سیاسی قدرت نهفته است.
این کتاب، درکی از یک تاریخ ۵۰۰ ساله در مورد سیاست و قدرت به شما ارائه میدهند. ماکیاولی در این کتاب میگوید چه چیزهایی برای تبدیل شدن به یک حاکم و حفظ قدرت لازم است. علاوه بر این، خواهید فهمید که به عنوان یک حاکم، هدف همیشه وسیله را توجیه میکند و حتی ظلم، جنگ و خیانت، اگر به حفظ قدرت شما کمک کند، قابل قبول است. از بنجامین فرانکلین تا ناپلئون، سیاستمداران تحت تأثیر تفکر سیاسی ماکیاولی بودهاند. پس از خواندن این خلاصه کتاب، ممکن است متوجه شوید که سیاستمداران معاصر نیز به شیوهای ماکیاولیستی عمل میکنند.
تصور کنید که شما یک شهریار رنسانس هستید که به تازگی یک قلمرو جدید را فتح کردهاید. مردم این سرزمین جدید احتمالاً شما را به عنوان حاکم خود نمیخواهند و شما را بهعنوان یک مهاجم و غریبه میبینند. چگونه آنها را تحت کنترل خود نگه میدارید؟
اولین قانون برای یک شهریار این است که همیشه باید سعی کنید شخصاً به سرزمین جدید خود بروید. نزدیکی به شهریار جدید باعث میشود که مردم محلی احساس قدردانی کنند و در عین حال از تلاش رقبا برای بازپسگیری این سرزمین جلوگیری میکند. اگر نمیتوانید خودتان به آنجا بروید کنید، گزینه دوم این است که گروهی از رعایای خود را برای زندگی به سرزمین جدید بفرستید. به این ترتیب، رعایای جدید، به شیوه زندگی مردم شما عادت میکنند و کمکم جامعه خود را با آن تطبیق میدهند.
قانون دوم این است که همیشه باید برای محافظت از خود در برابر رقبا اقداماتی انجام دهید. برای دستیابی به این هدف، سیاست دفاع از رهبران اطراف سرزمین جدید خود را اتخاذ کنید. اگر از آنها در برابر دشمنان قدرتمندتر محافظت کنید، آنها نیز با کمال میل به دولت جدید شما ملحق خواهند شد. اتحاد چنین دولتهایی میتواند به اندازه کافی قدرتمند باشد تا رهبران و دولتهای قدرتمندتر منطقه را که میتوانند قدرت شما را تهدید کنند، به چالش بکشد.
قانون سوم این است که باید همیشه مراقب تهدیدات آینده باشید. هوشیار باشید و اقدامات پیشگیرانه انجام دهید. درست همانطور که بیماریها در ابتدا راحتتر درمان میشوند، متوقف کردن پیشروی یک رقیب پرشور در ابتدای حمله، آسانتر است. رومیان باستان از این تاکتیک هنگام اشغال یونان استفاده میکردند. آنها به هیچ رهبر محلی اجازه نمیدادند مهمتر از دیگران شود، صرف نظر از اینکه این رهبر چقدر به رومیان وفادار بود. اهمیت این قوانین را میتوان در وضعیت دشوار لوئی دوازدهم فرانسه، که به شمال ایتالیا حمله کرد، مشاهده کرد. پس از فتح موفقیتآمیز این سرزمین، او به سرعت کنترل آن را از دست داد زیرا همه قوانین فوق را نقض کرد. شما اشتباه او را تکرار نکنید.