کتاب «هفت اصل برای موفقیت در ازدواج و زندگی زناشویی» (1999) با تکیه بر دادههای مطالعات روابط و مصاحبهها، دقیقا همان کاری را انجام میدهد که در عنوانش وعده میدهد. این کتاب، شما را با تغییرات کلیدی که میتوانید برای غلبه بر مشکلات رایج آسیبزننده به روابط و ایجاد ازدواجی حمایتگر و عاشقانه انجام دهید، آشنا میکند.
جان گاتمن استاد روانشناسی دانشگاه واشنگتن و از بنیانگذاران و مدیران موسسه ازدواج و خانوادهی سیاتل است. تحقیقات او دربارهی زوجهای عاشق، 40 سال به طول انجامیده و جوایز علمی معتبر متعددی را برای کار خود دریافت کرده است.
نان سیلور، وبلاگنویس، روزنامهنگار و نویسندهی کتابهای پرفروش است. او همچنین سردبیر ارشد مجلهی سلامت و ویراستار همکار مجلهی والدین بوده است.
کلیدهای یک ازدواج شاد را کشف کنید!
با وجود اینکه همهی ما آرزوی زندگی در روابط بینقص را داریم، تعداد کمی از ما در شرایطی کاملا بدون استرس و عاری از تنش، درگیری یا مشکل هستیم. در واقع، اگر متاهل هستید یا در رابطهای قرار دارید، احتمال بهبود آن وجود دارد. با جان گاتمن، متخصص روابط، آشنا شوید. او سالهاست که با زوجها کار میکند و درباره آنها تحقیق انجام میدهد و فهرستی از مشکلات اساسی که هر ازدواجی با آن روبرو میشود و راهحلهای آنها را گردآوری کرده است. این کتاب، هر یک از هفت اصل اساسی او را توضیح میدهد و روشهایی را برای جلوگیری از تبدیل شدن به یک آمار ناخوشایند دیگر، مورد بحث قرار میدهد.
اگر همسر دارید، احتمالا از اطلاعات ویژه، محرمانه یا حساس فراوانی دربارهی او مطلع هستید. اما آیا میدانستید این اطلاعات در ذهن ما در چیزی به نام «نقشهی عشق» ذخیره میشوند؟ هرچه نقشهی عشق شما کاملتر باشد، عشق شما مستحکمتر است. در موارد متعدد ثبتشدهی طلاق، زوجین شناخت چندانی از یکدیگر نداشتند. آنها فضای ذهنی کافی برای ازدواج در نظر نگرفته بودند. بدون نقشهی عشق، نمیتوانید شریک زندگیتان را بهخوبی بشناسید. و بدون شناخت عمیق همسرتان، چگونه میتوانید او را واقعا دوست داشته باشید؟
به عنوان نمونه، روری، پزشک متخصص کودکان که مسئول بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بود را در نظر بگیرید. او به علت کار زیاد، اغلب شبها در بیمارستان میماند. در محل کار، روابط اجتماعی خوبی داشت، اما زندگی شخصیاش متفاوت بود. او حتی نام سگ خانواده یا محل درب پشتی خانهاش را نمیدانست. در واقع، او آنقدر درگیر کار شده بود که رابطهی عاطفیاش با همسر و فرزندانش تضعیف شده بود. نقشهی عشق او نواقص زیادی داشت.
آگاهی از نقشهی عشق اهمیت دارد، زیرا شامل آرزوها و نگرشهای زندگی شما و همسرتان میشود. اما این نقشه قابل تغییر است. مثلا فرزنددار شدن میتواند هدف یا جهت زندگی یک زن را به کلی دگرگون کند و به تبع آن نقشهی عشق او را نیز تغییر دهد. مگی و کن را در نظر بگیرید که مدت کوتاهی پس از آشنایی، تصمیم به ازدواج و تشکیل خانواده گرفتند. آنها از باورها، امیدها و نگرانیهای یکدیگر آگاه بودند. کن میدانست که مگی به شغلش به عنوان متخصص کامپیوتر متعهد است. اما زمانی که مگی صاحب دختری شد، برای مراقبت از او، کارش را ترک کرد. در این شرایط، کن متوجه تغییر همسرش شد.
این امر طبیعی است. پدر یا مادر شدن، ارزشها و هویت فرد را تغییر میدهد. نقشهی عشق مگی برای هماهنگی با اولویتهای جدیدش تغییر کرده بود و کن نیز ناچار شد نقشهی عشق خود را با آن تطبیق دهد.