کتاب کشف شمال حقیقی (2007) راهنمایی برای کشف قطبنمای درونی شما و وفادار ماندن به خودتان است. در این کتاب مهارتهایی را میآموزید که برای یک رهبر واقعی شدن نیاز دارید. با خواندن این کتاب شما میتوانید با کشف ارزشها و انگیزههای خود، ابزارهایی را پیدا کنید که برای ساختن یک زندگی حرفهای نیاز دارید و به آنچه که هستید، وفادار بمانید.
بیل جورج پروفسور مدیریت در دانشکدهی بازرگانی هاروارد و عضو هیئتمدیرهی اکسون موبیل، گلدمن ساکس و نوارتیس است. او نویسندهی کتاب پرفروش «رهبری معتبر» نیز هست.
پیتر سیمز دورهی «دیدگاههای رهبری» را در دانشکدهی تحصیلات تکمیلی استنفورد تأسیس کرد و دفتر لندن شرکت سرمایهگذاری جهانی Summit Partners را نیز بنیان گذاشت.
گاهی به نظر میرسد که رهبران بزرگ دنیا از جهان غیب هدایت میشوند. آنها بیشازحد متمرکز، بیشازحد باهوش هستند، همیشه درست میگویند و مانند بقیه تصمیم نمیگیرند، اینطور نیست؟ نه لزوماً.
نویسندهی این کتاب با 125 رهبر بزرگ مصاحبه کرده و متوجه شده که آنها چندان متفاوت از بقیه نیستند. آنها ویژگیهای منحصربه فردی دارند که نمیتوان آنها را در چند کلیشهی سادهی رهبری مثل «بصیرت» یا «استعداد» خلاصه کرد.
این رهبران موفق میشوند روی چیزهای درست تمرکز کنند. آنها میدانند که کدام مسائل مهمتر است و روی آنها تمرکز میکنند. چگونه؟ آنها شمال حقیقی خود را دنبال میکنند؛ یعنی قطبنمایی دارند که نشاندهندهی شخصیت واقعی آنهاست و آنها را راهنمایی میکند تا به بهترین رهبر ممکن تبدیل شوند.
در خلاصهی کتاب کشف شمال حقیقی میبینیم که وقتی دنیای اطراف شما به هم ریخته است یا احساس میکنید که از کنترل خارج میشود، شمال حقیقی، شما را در مسیر درست نگه میدارد.
شمال حقیقی خود را پیدا کنید تا به یک رهبر عالی و معتبر تبدیل شوید.
همهی ما داستانهای زندگی منحصربهفردی داریم که بر اساس روابط و رویدادهای گذشته شکل گرفته است. بااینحال، رهبران موفق بیشتر از بقیهی ما این تجربیات را به دست میآورند.
رهبران اصیل، افرادی واقعی هستند. یعنی با خود و باورهایشان صادق هستند و میتوانند دیگران را تشویق کنند تا بهترین عملکرد را داشته باشند. درنهایت، آنها بیشتر به فکر خدمت به دیگران هستند تا موفقیت یا شناخت خود.
درک مفهوم حوادث کلیدی در داستان منحصربهفردتان، خود شما را راهنمایی میکند و به شما کمک میکند شمال واقعی خود را پیدا و روی آن تمرکز کنید. به این ترتیب شما را در مسیر تبدیل شدن به یک رهبر موفق قرار میدهد.
یکی از این موارد هاوارد شولتز (Howard Schultz)، بنیانگذار استارباکس (Starbucks)، است. یک تصادف باعث شد پدرش شغل خود را از دست بدهد و در نتیجه خانواده، پوشش بیمه نداشتند. مادر شولتز باردار بود و نمیتوانست کار کند؛ برای همین هم مجبور شدند پول قرض کنند.
شولتز این قول را به خود داده بود در صورتی که به موفقیت تجاری برسد، وضعیت متفاوتی برای کارگران خود ایجاد کند. همین عامل هم باعث شد که استارباکس، اولین شرکتی در ایالات متحده شود که کارکنان پارهوقت را که حداقل بیست ساعت در هفته کار میکنند، بیمه میکند.
در این مورد، تجربه و خاطرات شولتز از پدرش، او را در مسیر رهبری اصیل قرار داد.
داستان زندگی رهبران میتواند زمینهی زندگی آنها و همچنین الهامبخشی برای تأثیرگذاری در جهان را فراهم کند.
رئاتا کلارک کینگ (Reatha Clark King)، رئیس سابق بنیاد جنرال میلز (General Mills Foundation) را در نظر بگیرید. او یک زن سیاهپوست فقیر بود که در دههی 1940 در جورجیا (Georgia) کودکی خود را میگذراند. فقر و تبعیض، از موانع همیشگی زندگی او بودند. با این وجود، او بورسیهی تحصیلی گرفت و درنهایت مدرک دکترای خود را در رشتهی ترموشیمی دریافت کرد.
هدف کینگ ایجاد فرصتهای بیشتر برای فقرا و کمک به دیگران برای غلبه بر موانع تبعیض نژادی و جنسیتی بود. او از داستان خود الهام گرفت تا به آنچه که هست وفادار بماند و از مسیر شمال حقیقی خود خارج نشود.
پول و موفقیت باعث نمیشود که رهبران واقعی، آدمهای قدیمی زندگی خود را فراموش کنند؛ بلکه اتفاقاً باعث میشود آنها احساس مسئولیت کنند تا به آن افراد کمک کنند.
331 پاسخ
راهبری دیدگاهها
٢ نکته برای من داشت
١- رهبری حقیقی یعنی انگیزه دادن به دیگران برای ادامه
٢- یافتن انگیزه اصلی و درونی برای رهبری
یافتن انگیزه های درونی خودت
عالی بود مخصوصا نکته ی کلیدی و تلنگرش برای بازنگری تصمیم هامون🍀
خلاصه کردن کتابها بسیار ایده خوب و جالبه مخصوصا اگر توسط،متخصص انجام بشه👌
ویژگی بارز یک رهبر موفق، توانمندسازی دیگران در مسیر استویژگی بارز یک رهبر موفق، توانمندسازی دیگران در مسیر است
خودآگاهی، ارزش ها و انگیزه کلید یافتن شمال حقیقی.
خلاصه جالبی بود و لی حتما باید کل کتاب رو خوند تا جابیفته
«رهبری حقیقی زمانی آغاز میشود که یاد بگیریم در هیاهوی دنیای بیرون، به صدای آرام حقیقت درونی خود گوش دهیم.»
قطعا خواندن کتاب در هر موقع بستگی به شرایط مون داره که از کتاب برداشت مناسب داشته باشیم
شمال حقیقی خود را پیدا کنید تا به یک رهبر عالی و معتبر تبدیل شوید
منم داستان خودم رو هرسال برای شاگردام میگم هرچند اونقدرا خفن نیست ولی خب الان فکر میکنم یه قسمتی از زندگیم هست، که همیشه بهش خیلی افتخار کردم، اونجا شمال حقیقی منه
و من گمش کردم!
فقط تو تعریف خاطره هام پیداش میکنم.
باید به شمال حقیقیم( همون نقطه روشن هرچند کوچک) بازگردم
بنظرم لازمه کتاب بصورت کامل و با جزئیات مطالعه بشه
«رهبری اصیل به معنای پیشبرد خود و علایقتان نیست؛ بلکه الهام بخشیدن به دیگران است تا آنها بهترین خودشان باشند.»
به عنوان یک معلم باید سعی کنم در کلاس هرکس بهترین خودش باشد نه صرفا چیزی که از لغت «بهترین دانش اموز» تعریف شده است.
و نکته دومی که باید بهش توجه کنم اینه که ارزش ها و انگیزه های خودم برای رهبری کلاس رو بدونم تا شمال حقیقیم رو گم نکنم🩵
همه چی از خودمون شروع میشه. مهمترین عامل موفقیت یا عدم موفقیت نگرش ما نسبت به خودمونه
فکر کنم باید برای درک بهتر کتاب و کامل بخونم (احتیاج دارم)
مطالعه شد
نکته ی کلیدی این کتاب به نظرم این بود که بهترین ورژن خودت باش
در دورهای که همه چیز خوب است، زندگی بر اساس ارزشهای خود آسان است؛ اما زمانی که تحت فشار هستید (مانند زمانی که موفقیت، شغل یا زندگی شما در خطر است) همین ارزشها بهطور جدی آزمایش میشوند و حتی ممکن است تغییر کنند.
به دلیل اینکه تعداد رهبران از تعداد پیروان همیشه خیلی کمتره، قطعا برای خیلی از ما ها جذابیت کمتری داره ولی نکات خوبی در کتاب بود. البته جنبه شخصیتی هر کس متفاوته و همین موضوع باعث نگاه متفاوت به این کتاب هست. یه موضوعی که باید بهش توجه کرد اینه که رهبری می تونه حتی در درون خودمون هم اتفاق بیفته و بتونیم خواسته هامونو صحیح سازماندهی کنیم.
لطفا ثبت نظرات رو بیارید بالای صفحه.
یه ربع طول کشید بیام این پایین😁
شش جهت است این وطن قبله در او یکی مجو
بی وطنی است قبله گه در عدم آشیانه کن
کتاب جالبی نبود شاید برای زمان الان من جالب نبود هر چی فکر کردم چیز به درد بخوری برای زندگیم نداشت شاید بتونم خودآگاهی رو نکته این کتاب بودنم
رهبر اصیل کسی است که از «شمال حقیقی» خود پیروی و مأموریت را صادقانه رهبری میکند.
ممنون عالی بود یه دنیا ممنون که فرصتی ایجاد کردیم که خودمون رو مجبور به مطالعه کنیم متاسفانه با وجود فضای مجازی وقت گذاشتن برای کتاب خوندن خیلی کم شده ممنون
بی نظیر بود این جمله
هنگامی که بدانید چه چیزی در زندگی شما اهمیت دارد، بهخوبی اصول رهبری خاصی را تعیین و سبک رهبری خود را مشخص میکنید
جدا از عنوان کتاب که خیلی جذاب نبود ولی پیام اصلی کتاب خوب بود که در واقع هرکس باید معنای زندگی خود راکشف کند
و در زندگی خود یکپارچگی ایجاد کند بین انگیزه های بیرونی و درونی خود و در واقع خود آگاهی در یک کلام.
جدا از عنوان کتاب که خیلی جذاب نبود ولی پیام اصلی کتاب خوب بود که در واقع هرکس باید معنای زندگی خود راکشف کند
و در زندگی خود یکپارچگی ایجاد کند بین انگیزه های بیرونی و درونی خود
کتاب خوبی بود
ولی برای من به جذابیت کتاب اول نبود
ممنون از پوریا عزیز و اکوتوپیا
سلام همگی. دمتون گرم که به فکر رشد خودتون هستید.
کتاب جالبی بود، همه ما زمانی برای آنالیز رفتار گذشته و مدیریت برنامه آینده نیاز داریم. من اینطور متوجه شدم که اگر حواست به این دو مولفه باشه، همیشه روی خط مثبت به سمت شمال حقیقی خواهی بود.
میتونید از تکنیک بازیکن-آنالیزور-مدیر مثل فوتبال در زندگی خودتون استفاده کنید.🎖️
بول و موفقیت باعث نمیشه رهبران واقعی آدم های قدیمی زندگی خودشون رو فراموش کنند ، بلکه باعث میشه احساس مسئولیت و به آنها کمک کنند
کاش رهبران و سیاستمداران کشورهای خاورمیانه این کتابو بخونن والا
اون بخش آرمون نیویورک تایمز خیلی جالب و کاربردی بود
راهبری دیدگاهها