در طول تاریخ، مورخان بی شماری در مورد علل سقوط امپراتوری رم نظریه پردازی کردهاند. کتاب سرنوشت رم(2017) این داستان را از زاویه متفاوتی روایت میکند و با در نظر گرفتن اطلاعات جدید در مورد آب و هوا و رویدادهای اپیدمیولوژیک که نقش مهمی در شکوفایی و سقوط یکی از بزرگترین امپراتوری های تاریخ داشته است، سرنوشت رم را بررسی میکند.
کایل هارپر، محقق تاریخ رم و استاد کلاسیک و ادبیات در دانشگاه اوکلاهاما است. او به جز کتاب سرنوشت رم، دو کتاب دیگر نیز دارد که برنده جوایز مختلفی شدهاند:
چگونه طبیعت در ظهور و سقوط امپراتوری رم نقش داشته است؟
اغلب، ما به تاریخ به عنوان یک داستان بی پایان نگاه میکنیم که توسط رهبران بشری(خواه رهبران خوب یا بد) نوشته شده است. چیزی که ما در نظر نمیگیریم این است که طبیعت چقدر در آن داستان نقش داشته است؟
در سالهای اخیر، دانشمندان بیش از پیش به تاریخچه اقلیمی پنهان در طبیعت پی بردهاند. آنها از طریق حلقههای درختان، یخچالهای طبیعی، غارها و حتی بقایای انسانها توانستهاند به این اطلاعات دست پیدا کنند. مورخان از این اطلاعات استفاده میکنند تا درک بهتری از ظاهر و احساس جهان ما در گذشته پیدا کنند.
ظهور و سقوط امپراتوری رم نیز با بخش سرنوشتساز تاریخ آب و هوای سیاره ما همزمان بود. ما نمیتوانیم موفقیت رم یا افول آن را تنها به طبیعت نسبت دهیم، اما در عین حال هم نمیتوانیم نقشی را که طبیعت ایفا کرد نادیده بگیریم. در ادامه خواهیم دید که تاریخ رم با تاریخ محیط زیست گره خورده است.
توضیح مترجم:
دو نوع نگارش برای اشاره به این امپراتوری وجود دارد. امپراتوری رم باستان که به پایتخت این امپراتوری، شهر معروف رم اشاره میکند و امپراتوری روم باستان که باز هم به همین شهر اشاره دارد. اما نوشتار روم، نحوه نوشتار عربی نام این شهر است و نوشتار رم، نوشتار فارسی آن است. اما غلط مصطلح اینگونه است که شهر رم را به صورت رم و امپراتوری رم را امپراتوری روم مینویسیم. در این متن، این امپراتوری به صورت امپراتوری رم نوشته شده و هر کجا از کلمه رمیها استفاده شده، منظور شهروندان امپراتوری رم باستان است.
زندگی در امپراتوری رم، حتی در زمان شکوفایی این امپراتوری، سخت بود. میزان مرگ و میر نوزادان بالا بود و امید به زندگی، تنها حدود 25 سال بود. هیچ وسیله نقلیه موتوری یا دستگاههای مخابراتی وجود نداشت، بنابراین سفر و ارتباطات به طرز باورنکردنی کند بود.
ولی با وجود این محدودیتها، رمیها توانستند امپراتوری واحدی را تشکیل دهند که در سراسر اروپای غربی، شمال آفریقا و آسیای غربی امتداد داشت. با گسترش امپراتوری و افزایش جمعیت، رمیها مجبور شدند منابع بیشتری را از محیط اطراف خود استخراج کنند.
با این حال، آنها هرگز کمبود مواد غذایی را تجربه نکردند و مجبور به کشاورزی در خاک سخت نشدند. چرا؟ خب تا حدی، رمیها خوش شانس بودند: آنها در بازه زمانی خوبی در تاریخ آب و هوای زمین زندگی میکردند.
در قرن دوم پس از میلاد، امپراتوری رم گسترش خود را کند کرده بود و به صلح گستردهای در سراسر قلمرو وسیع خود دست پیدا کرد. در بیشتر موارد، شرایط بسیار خوب بود. بهره وری اقتصادی بالا بود، غذای کافی برای همه وجود داشت و دستمزدها حتی برای غیر ماهرترین کارگران نیز بیشتر میشد.
گسترش و شکوفایی رم به وضعیت آب و هوایی معروف به Roman Climate Optimum یا RCO مرتبط بود. RCO که با آب و هوای پایدار، گرم و مرطوب شناخته میشود، از دو قرن قبل از میلاد آغاز شد و تا دو قرن پس از میلاد ادامه یافت. در طول RCO، خورشید زمین را بیش از حد معمول گرم کرد. دما در قرن اول پس از میلاد حتی بالاتر از دمای 150 سال آخر عصر ما بود و فعالیتهای آتشفشانی تقریبا وجود نداشت.
این شرایط برای امپراتوری رم موهبت بزرگی محسوب میشد. به لطف آب و هوای گرم و مرطوب، کشاورزان میتوانستند گندم و زیتون را در کوهها کشت کنند(سرزمینی که امروزه چنین محصولی را نمیتوان در آن کشت کرد).
شمال آفریقا بسیار حاصلخیز بود و غلات بخشهای عظیمی از امپراتوری را فراهم میکردند. در حالیکه امروز، آن منطقه به جای صادرکننده غلات، واردکننده اصلی است.
شرایط آب و هوایی به رم کمک کرد تا رونق یابد. اما این رونق هزینه داشت: تعداد زیاد مسیرهای تجاری امپراتوری رم و ارتباط زیاد، منجر به ایجاد بستر مناسبی برای رشد بیماریهای عفونی شد.