جلد کتاب مغالطه‌های عدالت اجتماعی

کتاب مغالطه‌هایی در مورد عدالت اجتماعی

باورهای عمومی رایج و خطرناک درباره‌ی عدالت اجتماعی

63 نفر در حال مطالعه این کتاب هستند.

کتاب مغالطه‌هایی در مورد عدالت اجتماعی (2023) درباره‌ی داستان‌ها و تصورهای غلطی است که جنبش‌های عدالت‌خواهانه امروزی را پیش می‌برند؛ زیرا به نظر می‌رسد بسیاری از باورهای رایج درباره‌ی چگونگی بهبود اوضاع جامعه اغلب با واقعیت‌های عینی در تضاد است. این کتاب مسیر خطرناک نیت‌های خیر همراه با ادعاهای نادرست را روشن می‌کند.

توماس سوئل یک اقتصاددان محافظه‌کار و نظریه‌پرداز اجتماعی تأثیرگذار است. او به‌خاطر کتاب‌های پرفروشی مانند کتاب کلیات اقتصاد شهرت دارد. سوئل مدال ملی علوم انسانی را از رئیس‌جمهور وقت، جورج دبلیو بوش، دریافت کرده است.

خلاصه کتاب مغالطه‌هایی در مورد عدالت اجتماعی

حاوی 4 ایده کلیدی
Social Justice Fallacies
A Thought-Provoking Challenge to Modern Social Justice Narratives
ایده‌های کلیدی کتاب
مقدمه

مقدمه‌ای بر کتاب مغالطه‌های عدالت اجتماعی

حقیقت عدالت اجتماعی را کشف کنید.

آیا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چگونه باورهای شما بر دیدگاهتان به عدالت تأثیر می‌گذارد؟ این اعتقادات از کجا می‌آیند؟

دنبال کردن روندهای محبوب یا رهبران خوب کار دشواری نیست؛ اما آیا ممکن است برخی از این روندها اشتباه باشند؟ چه می‌شود اگر با بررسی عوامل تاریخی، اقتصادی و اجتماعی، حقایقی تلخ درباره‌ی ماهیت عدالت اجتماعی آشکار شود؟

در کتاب مغالطه‌هایی در مورد عدالت اجتماعی به همین موضوع خواهیم پرداخت. می‌خواهیم تعدادی از مغالطه‌های مشهور درباره‌ی عدالت را توضیح دهیم. وقتی چنین سیاست‌هایی را در طول تاریخ و همچنین مداخله‌های اقتصادی دولتی و باورهای غلط مردم را بررسی کنیم، به درک واضح‌تری از این می‌رسیم که چگونه برخی باورها، هرچند به‌ظاهر مثبت، ممکن است اشتباه باشند.

با این دیدگاه جدید باورهای رایج را به چالش می‌کشید و با ایده‌هایی مؤثر برای بهبود عدالت اجتماعی و کمک به جامعه‌ای آگاه‌تر و عادلانه‌تر آشنا می‌شوید.

ایده کلیدی 1

1تعریف دانش

قبل از اینکه وارد بحث عدالت اجتماعی شویم، باید چند اصطلاح را تعریف کنیم. از آنجایی که بسیاری از این جنبش‌ها ادعا دارند که از دانش برای بهبود وضعیت مردم استفاده می‌کنند، ابتدا باید به معنای «دانش» نگاه کنیم.

بیایید با اولین مغالطه آشنا شویم: دانش صرفاً مجموعه‌ای از حقایق و اطلاعات نیست که افرادی معتبر در «دانشگاه» جمع کرده باشند. دانش درواقع ترکیبی است از افکار عملی و اطلاعات روزمره که هر فرد، صرف نظر از پیشینه‌ و سابقه‌ی خود، جمع‌آوری می‌کند. همه‌ی ما با تجربیات منحصربه‌فرد خود، به اندازه‌ی هر نخبه‌ای، در ذخیره‌ی دانش بشری شرکت می‌کنیم؛ هرچند که بسیاری از نخبگان با این حقیقت مخالفت می‌کنند. درواقع نخبگان اغلب عقیده دارند که خودشان به‌تنهایی طرحی اساسی برای اداره‌ی اقتصاد و جامعه دارند. اما وقتی به تاریخ نگاه می‌کنید، به‌راحتی می‌بینید که چگونه این تفکر می‌تواند به فاجعه ختم شود.

مثلاً برنامه‌ریزی در اقتصادهایی مانند اتحاد جماهیر شوروی را در نظر بگیرید. در این سیستم هدفْ ارتقای وضع زندگی توده‌ی مردم بود. نیت آن‌ها خیر و عدالت‌خواهانه بود؛ اما این تلاش‌ها باعث اتفاقاتی مانند کمبود مواد غذایی و رکود اقتصادی شد. بسیاری از این نخبگان نیت‌های صادقانه‌ای داشتند؛ اما آیا آن‌ها هرگز درباره‌ی اجرایی شدن برنامه‌های خود فکر کردند؟

فردریش فون هایک یکی از شخصیت‌های مشهور قرن بیستم بود که در زمینه‌ی مدیریت دانش و چگونگی به کارگیری آن در جامعه تخصص داشت. هایک استدلال کرد که دانش فقط درباره‌ی اطلاعاتی نیست که ما می‌دانیم و به اشتراک می‌گذاریم؛ بلکه شامل موارد بیان‌نشدنی مانند عادت‌ها، مهارت‌ها و واکنش‌هایی رفتاری هم می‌شود که برای هر فرد منحصربه‌فرد است.

مثلاً یک بازار پرجنب‌وجوش را در نظر بگیرید. هر فروشنده‌ درک متفاوتی از نیازهای مشتری، زنجیره‌ی تأمین و سایر متغیرها دارد و خودش قیمت تعیین می‌کند. در مجموع، بازار چیزی بیشتر از مکانی برای خرید و فروش کالاست. بازار نمادی است از حجم وسیع و گسترده‌ی دانش که افراد مختلف به صورت پراکنده از آن نگهداری می‌کنند.

در این‌جا سؤال مهمی مطرح می‌شود: آیا هیچ‌کس، حتی باهوش‌ترین دانشمند، می‌تواند پیچیدگی این دانش را درک کند؟ پاسخ هایک یک «نه» محکم است و تاریخ هم از این پاسخ حمایت می‌کند. او عقیده داشت که اعتقاد به این موضوع «غرور مهلک» است: برنامه‌ریزی متمرکز از همه‌ی دانش‌های اجتماعی استفاده‌ای مؤثر کند. درواقع فرض این اعتقاد اشتباه است. یک مقام مرکزی واحد بهتر از تعامل‌ها و تصمیم‌های عموم مردم نیست. مردم توانایی اداره‌ی یک اقتصاد یا جامعه را دارند.

با در دست داشتن این تعریف از دانش، بیایید نگاهی به یک مثال کوتاه بیندازیم از اینکه چگونه تصمیم‌های سیاسی که ریشه در غرور مهلک دارند، نادرست هستند. پروژه‌های توسعه‌ی شهری را در نظر بگیرید که در تلاش برای «مدرن‌سازی» هستند؛ بدون این‌که جایگزین‌های مناسب داشته باشند یا خانواده‌های زیادی را از آوارگی دربیاورند. حالا تصور کنید که اگر همان مردم جامعه با دانش پیچیده‌ی خود در این پروژه مشارکت داشتند، چه اتفاقی می‌افتاد؟ آن‌ها اطلاعات فراوانی درباره‌ی نیازهای همسایگان خود، تاریخچه‌ی فضاهای عمومی و… دارند. آن‌ها ممکن است اصلاحاتی را برای نجات محله‌ی خود پیشنهاد دهند و به پیشرفت و توسعه‌ی شهری نیز کمک کنند.

چنین مثال‌هایی نشان می‌دهد که حذف دانش عمومی و نامتمرکز در تصمیم‌گیری‌های کلان چه خطرهایی به همراه دارد. این مورد فقط یک مثال بود؛ اما با در دست داشتن یک تعریف روشن از دانش، اکنون آماده‌ایم با تصورات نادرست عدالت اجتماعی مقابله کنیم.

ایده کلیدی 2

2راه جهنم هم با نیت خیر هموار می‌شود

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 3

3فکر خطرناکی به نام کنترل قیمت

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایده کلیدی 4

4فراتر از یک مسابقه

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
خلاصه نهایی

پیام کلیدی کتاب

برای مشاهده این بخش از محتوا لطفا وارد حساب کاربری خود شوید.
کتاب‌های دیگر از توماس سوئل
2 کتاب
نظرات و دیدگاه‌های شما
7 دیدگاه

7 پاسخ

  1. بیایید همگی متعهد شویم که همیشه عمیق‌تر ببینیم، پرسشگر و کنجکاو باشیم و به دنبال دیدگاهی دقیق درباره‌ی نیروهای پیچیده‌‌ی اجتماعی باشیم… سریع در‌مقابل چیزهایی که تو جامعه ارائه و گفته میشه جبهه نگیریم مثل مثلا گرون شدن سوخت یا گرون نکردن انرژی باعث میشه نیرگاهای مصطهلک داشته باشیم که باعث آلودگی و هزارن بدبختی و بیماری میشه و البته نتیجه رو ههمون لمس کردیم متوجه شدیم نمونش قطعی برقو دیدیم آلودگی و قطعی .

  2. ۱.دانش فقط اون چیزی نیست که توی دانشگاه و مدرسه کسب میکنیم
    دانش شامل تجربیاتی که توی زندگی کسب میکنیم هم میشه
    ۲.تصمیماتی که توسط تعدادی افراد مسئول که خودشون رو تحصیلکرده میدونن گرفته میشه میتونه اشتباه باشه و‌پیامدهای جبران ناپذیری داشته باشه
    برای تصمیم گیری باید از افرادی استفاده بشه که توی اون جامعه رشد کردند و تجربه میدانی دارند.

  3. نادیده گرفتن تعامل بین مشتری و فروشنده و دستوری کردن قیمت در نهایت باعث رکود و به اصطلاح بد بازاری و افزایش ناخواسته قیمت و کاهش کیفیت به دلیل عدم وجود حاشیه سود خواهد شد؛ بنابراین طرز مواجهه با عدم عدالت اجتماعی با حدف عدم ایجاد واکنش منفی از سوی طرفین نیازمند بررسی عوامل مختلف و استفاده از راه حل بهینه و نه برخورد دستوری خواهد بود.

  4. کنترل قیمت‌ها و دستوری کردن آنها صحبت کرده بود و گفتش که این کارا باعث کمبود محصول و کیفیت کم اونا میشه

  5. جلمه ای پرمعنا : ما به قدرتی که در دست عده‌ای معدود است اجازه می‌دهیم در مورد سرنوشت همه تصمیم‌گیری کنند و در نهایت به پیامدهای منفی ناخواسته برسند.

  6. آیا کتابی همانند این کتاب برای جامعه آماری ایران وجود دارد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کتاب‌های مشابه
اثر ویکتور فرانکل
اثر مارگارت تاچر
اثر فیلیپ کاتلر، هرماوان کارتاجایا، ایوان ستیاوان
لوگوی اکوتوپیا کامل