کتاب «نوآوری و کارآفرینی» که در سال 2006 منتشر شد، شیوههای نوآوری و راهکارهایی برای جذب مشتری از طریق نوآوری را ارائه میدهد. در این کتاب میآموزیم که هر فردی میتواند کارآفرینی را فراگرفته و به آن عمل کند. همچنین خواهیم دید که تواناییهای کارآفرینانه نهتنها در استارتاپها، بلکه در شرکتهای باسابقه نیز کاربرد دارد.
پیتر دراکر (1909-2005) یکی از برجستهترین متفکرین در حوزه مدیریت کسب و کار محسوب میشود. او به عنوان مشاور مدیریت، استاد و نویسنده فعالیت میکرد. با انتشار بیش از 35 اثر، دراکر نقشی اساسی در شکلگیری تفکر نوین در عرصه کسب و کار ایفا نمود. در سال 2002، جرج دبلیو بوش نشان افتخار آزادی ریاست جمهوری را به دراکر اهدا کرد.
کارآفرین بودن را یاد بگیرید.
برخلاف تصور رایج، تیپ شخصیتی خاصی برای کارآفرینی وجود ندارد. واقعیت این است که همهی ما میتوانیم کارآفرین باشیم.
کافی است بدانید که چگونه از راهبردهای مناسب استفاده کنید و کلید موفقیت یک کارآفرین که نوآوری است را درک کنید. منظور از نوآوری، صرفا اختراع یک چیز نیست. میتوانید در روش انجام کارها نیز خلاقیت به خرج دهید.
کارآفرینان چگونه موفق میشوند؟ بعضیها میگویند شانس، بعضی دیگر میگویند کار سخت. اما واقعیت این است که برای یک کارآفرین موفق شدن، باید همیشه در جستوجوی منابع نوآوری باشید. یعنی اتفاقاتی که باعث ایجاد نوآوری میشوند. این منابع ممکن است درونی و مربوط به کسبوکار، بازار، یا یک صنعت باشند، یا میتوانند بیرونی باشند و از حوزههایی مانند سیاست، دانشگاه، یا علم سرچشمه بگیرند. بیایید نگاهی به منبعهای درونی نوآوری داشته باشیم. اولین منبع داخلی، اتفاقات غیرمنتظره است. این امر برای فروشگاه بزرگ میسیز در نیویورک رخ داد؛ هنگامی که مشتریان ناگهان شروع به خرید بیشتر لوازم خانگی کردند. میسیز چنین چیزی را پیشبینی نکرده بود.
این موج بهطور ناگهانی به وجود آمد. زمانی که یک رویداد غیرمنتظره به وقوع میپیوندد، یک شرکت یا کارآفرین باهوش از آن استفاده خواهد کرد. ولی میسیز هوشیاری به خرج نداد. وقتی با این پیروزی غیرمنتظره روبهرو شدند، تلاش کردند فروش لوازم خانگی را کاهش دهند، چون آن را طبیعی نمیدانستند. در نهایت، آنها بخش زیادی از سهم خود در بازار را از دست دادند. سایر فروشگاههای بزرگ، از جمله بلومینگدیلز، هم با این پدیده مواجه شدند.
اما آنها برعکس میسیز، از این موقعیت استفاده کردند و در بخش لوازم خانگی سرمایهگذاری کردند، که سبب شد سودشان بیشتر شود. یکی دیگر از منبعهای درونی نوآوری، تغییرات و تحولاتی است که در یک صنعت یا بازار رخ میدهد. به عنوان مثال، در دههی 1960، صنعت خودرو بهطور غیرمنتظره از بازاری که شرکتهای داخلی هر کشور در آن فعال بودند، به یک بازار بینالمللی تبدیل شد که شرکتهای چندملیتی در آن نقش اصلی را داشتند. شرکتهایی نظیر ولوو از این تغییر استقبال کردند و بهطور جدی در بازارهای جهانی حضور پیدا کردند.
در نتیجه، ولوو از یک شرکت کوچک که بهسختی هزینههای خود را تامین میکرد، به یک برند شناختهشدهی جهانی تبدیل شد. اما شرکتهای دیگری مانند سیتروئن، با این دگرگونیها همراه نشدند و زیان دیدند. لذا هر چقدر که شما بتوانید از رویدادهای پیشبینینشده بهره بگیرید و نحوهی استفاده از بازار متحول را بلد باشید، بیشتر سود خواهید برد.