کتاب فرندز(2022) خاطرات شخصی و صمیمی متیو پری، بازیگر مشهور سریال پر طرفدار فرندز است. پری در این اثر، با صداقتی مثالزدنی، از دوران کودکی پرآشوب خود تا اوج شهرت با سریال کمدی محبوب «فرندز» و مبارزه طولانی مدت با اعتیاد و سو مصرف مواد سخن میگوید و خواننده را در عمق افکار و احساسات خود شریک میسازد.
متیو پری، بازیگر، تهیهکننده و نمایشنامهنویس کانادایی-آمریکایی، به واسطه ایفای نقش درخشان چندلر بینگ (Chandler Bing) در سریال کمدی محبوب «فرندز» (Friends) به شهرت جهانی دست یافت و برنده جایزه امی (Emmy Award) نیز شد. او همچنین در فیلمهای سینمایی موفق بسیاری همچون “17 Again”، “Fools Rush In” و “The Whole Nine Yards” به ایفای نقش پرداخته است.
«سلام، من متیو هستم، اما ممکن است با نام دیگری مرا بشناسید. دوستانم من را متی (Matty) صدا میزنند. در واقع، من باید از این دنیا رفته باشم».
سال 2018 است. متیو پری در بیمارستان دانشگاه کالیفرنیا (UCLA) به هوش میآید. ترسیده و ترس بر او غالب شده است. به مادرش که کنار تختش نشسته نگاه میکند. مادر با صدایی آرام و نگران به او خبر میدهد: «روده بزرگت دچار پارگی شده».
در روزهای بعدی، متیو از جزئیات کامل ماجرا آگاه میشود. عجلهای دیوانهوار برای رساندن او از مرکز ترک اعتیاد به نزدیکترین بیمارستان در حالی که درد شدیدی او را آزار میداد. جراحی هفت ساعتهای که برای ترمیم روده بزرگ انجام شد. اینکه پزشکان گفته بودند احتمال زنده ماندنش تنها دو درصد است و همراهی مستمر خانواده و دوستانش در طول دو هفتهای که در کما به سر میبرد.
در طول دوران نقاهت، در حالی که درد شدیدی را تحمل میکرد و یک کیسه کولوستومی (colostomy) به او وصل بود، به ناچار بزرگترین ترس خود را پذیرفت: این اتفاق به دلیل اشتباهات خودش رخ داده و خودش عامل این مصیبت بوده است.
چطور این اتفاق افتاد؟ چطور یک بازیگر خندهدار، خوشتیپ و با استعداد که بیشتر به خاطر بازی در نقش چندلر بینگ در یکی از محبوبترین سریالهای کمدی تاریخ شناخته میشود، چنین سقوطی را تجربه کرده بود؟
در این خلاصه از کتاب خاطرات متیو پری با عنوان «فرندز دوستان و عاشقان» میتوانید با تمام جزئیات زندگی او آشنا شوید. از دوران کودکی پر فراز و نشیب تا مبارزات طولانی با اعتیاد و پیامدهای ناگوار شهرت، او بدون هیچ سانسوری از همه چیز صحبت کرده است.
در یک شب طوفانی سه شنبه در سال 1969، درست یک روز پس از پایان جشنواره موسیقی وودستاک (Woodstock) و یک ماه پس از قدم گذاشتن انسان بر روی ماه، متیو لنگفورد پری (Matthew Langford Perry) با گریههای زیاد به دنیا آمد و این گریههای مداوم، آغازگر زندگی پر فراز و نشیبی برای او شد.
پدر متیو یک خواننده فولک و مادرش هم یک ملکه زیبایی بود. آنها خیلی زود از گریههای مداوم و شدید نوزادشان کلافه شدند و نگرانی از این گریههای بیوقفه، آنها را بر آن داشت تا به پزشک مراجعه کنند. در نتیجه این مراجعه، متیو پری در سنین نوزادی و در دورهای حساس از رشد، یک مخدر قوی به نام باربیتورات فنوباربیتال (barbiturate phenobarbitol) را دریافت کرد.
با مصرف این دارو طبیعتا گریه او قطع شد، اما این آغاز راه حلی بود که بیشتر بر مواد متکی بود تا بر تلاشهای درونی. در طول زندگی، متیو بارها متوجه شد که مشکلش را میتواند با استفاده از مواد برطرف کند، بدون آنکه نیازی به انجام کارهای اساسی و ریشهای داشته باشد.
هنگامی که متیو نه ماهه بود، والدینش از یکدیگر جدا شدند. او تحت سرپرستی مادرش که تنها 21 سال داشت قرار گرفت، در حالی که پدرش به دنبال رویای بازیگری، به کالیفرنیا (California) رفت. متیو در طول دوران رشد خود، یاد گرفت چطور مراقب بقیه باشد و آنها را سرگرم کند و تلاش میکرد تا دیگران را خوشحال کرده و به آنها خنده هدیه بدهد.
متیو تلاش میکرد تا توجه مادرش را که به عنوان سخنگوی نخستوزیر پیر ترودو (Pierre Trudeau) مشغول به کار بود، به خود جلب کند. اما وقتی فرزند دیگری به خانواده اضافه شد، احساس کرد دیگر به این خانواده تعلق ندارد و در همین مرحله بود که مشکلات رفتاریش آغاز شد. او در مدرسه سیگار میکشید و کتک کاری میکرد. حتی یکبار پسر رئیس مادرش، یعنی نخستوزیر آینده جاستین ترودو (Justin Trudeau) را کتک زد.
اما یکی از مهمترین اتفاقات زندگی متیو در چهارده سالگی رخ داد: اولین تجربه نوشیدن الکل. او به همراه دو دوست خود، کریس (Chris) و برایان موری (Brian Murray)، در غیاب بزرگترها تصمیم گرفتند الکل مصرف کنند. آنها یک بسته ششتایی آبجو و یک بطری شراب خریدند و تنها در پانزده دقیقه، تمام آن را در حیاط خانه متیو نوشیدند.
همانطور که قابل پیشبینی بود، دو برادر دچار حالت تهوع شدند. اما تجربه متیو کاملا متفاوت بود. او به پشت بر روی چمن دراز کشید و به ماه خیره شد. در آن لحظه، تحولی شگفتانگیز در او رخ داد. برای اولین بار در زندگی، احساس آرامش و رضایت کاملی داشت. دنیا برایش معنا پیدا کرده بود، گویی تمام مشکلاتش حل شده بود و او بیش از هر زمان دیگری احساس خوشبختی میکرد.
هرچند این تجربه بلافاصله او را به سوی اعتیاد به الکل سوق نداد، اما در همان لحظه، بذرهای اعتیاد را در وجود او کاشت. او این تجربه را آغازگر «چیز وحشتناک بزرگ» میداند که به عبارتی همان الکلیسم و اعتیاد است.
متیو پری از بیماری آنهدونیا (anhedonia) رنج میبرد؛ یعنی تنها زمانی میتوانست لذت ببرد که شرایط هیجانانگیز باشد یا تحت تاثیر الکل باشد. وقایعی که در آینده زندگی متیو، برای او مشکلات فراوانی را به همراه داشت.
در پانزده سالگی، متیو جوانی خشمگین بود که روابط پرتنشی با مادرش داشت و احساس بیگانگی شدیدی در کانادا میکرد. به همین دلیل، تصمیم گرفت به لسآنجلس (Los Angeles) و نزد پدرش مهاجرت کند تا شاید هالیوود بتواند خلا درونی او را پر کند.