کتاب کارهای خوب (2012) روشی را بررسی میکند که طی آن، انجام کارهای خوب میتواند در واقع به پیشرفت شرکتها کمک کند. این کتاب، بر اساس مثالهای معاصر و واقعی، ابزارها و استراتژیهایی لازم برای ایجاد تغییر در جهان و کسب سود را در اختیار افراد صاحب نظر تجاری قرار میدهد.
فیلیپ کاتلر یک مشاور بازاریابی، استاد و نویسنده آمریکایی است. او بیش از 55 کتاب در موضوعات مختلف مرتبط با بازاریابی، مانند کتاب جامع استادان کسب و کار و ذهنهای تجاری نوشته است.
دیوید هسکیل، رئیس انجمن بازاریابی Cause است، سازمانی که به کمک به کسب و کارها و سازمآنهای خیریه کمک میکند تا برای بهبود جهان گرد هم آیند.
نانسی لی موسس و رئیس شرکت خدمات مارکتینگ اجتماعی (Social Marketing Services, Inc) است. او سمینارها و کارگاههای آموزشی در زمینه بازاریابی اجتماعی برگزار میکند و یکی از اعضای هیئت علمیدانشکده روابط عمومیایوانز دانشگاه واشنگتن (University of Washington’s Evans School) است.
وقتی میبینید که یک موسسه خیریه با یک هدف خوب توسط یک تجارت بزرگ حمایت میشود، چه فکری میکنید؟ به احتمال زیاد به این فکر میکنید که برای آنها، این حمایتها مهم نیست و آنها صرفا به سود فکر میکنند. این کار فقط یک روابط عمومی خوب برای آنها است.
این طرز تفکر، به این مشاغل آسیب بزرگی میزند.
در واقع، برای هر کسب و کاری حیاتی است که در چیزی که به عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتی شناخته میشود، شرکت کرده و در یک هدف شایسته مشارکت کند. انجام صحیح آن نه تنها روابط عمومیخوبی برای یک کسب و کار به ارمغان میآورد، بلکه کارکنان بهتر و با انگیزه تر و مشتریان شادتر میشوند و البته به بهبود زندگی افراد محروم نیز کمک میکند.
در این خلاصه کتاب میبینیم که چطور شرکتهای مختلف، از کوکاکولا (Coca-Cola) گرفته تا جنرال میلز (General Mills) از طریق کارهای عام المنفعه به خود و جهان کمک کردهاند.
تصور کنید که میخواهید مقداری شکلات بخرید، اما باید بین دو برند یکی را انتخاب کنید. از نظر هزینه هم دقیقا مشابه هستند با این تفاوت که یکی از برندها قصد دارد پنج درصد هزینه را به امور خیریه اختصاص دهد.
اگر هیچ کدام از محصولات این دو برند را نچشیده باشید، کدام یک را میخرید؟ احتمالا گزینهای را انتخاب میکنید که درصدی برای یک هدف خوب میپردازد.
شما تنها فردی نیستید که چنین انتخابی میکنید! مشتریان تمایل دارند از شرکتهایی حمایت کنند که به حمایت از طرحهایی که با مسائل اجتماعی سر و کار دارند، معروف هستند. در واقع، بر اساس یک مطالعه، 94 درصد از مشتریان نشان دادند که اگر یک برند، رسیدگی به مسائل اجتماعی را بخشی از تجارت خود کند، احتمالا به سراغ آن برند میروند.
همانطور که میبینیم، تفکر کارهای عامالمنفعه میتواند ابزار قدرتمندی برای کسب و کارها باشد تا شانس خود را با مشتریان به حداکثر برسانند و سود نهایی خود را افزایش دهند.
با این حال، حمایت از ابتکارات میتواند بیشتر از کمک به شرکتها برای کسب مشتریان بیشتر باشد.
در واقع، بسیاری از ابتکارات (عمدتا زیست محیطی) میتوانند به شرکتها در کاهش هزینهها کمک کنند.
به عنوان مثال، AT&T را در نظر بگیرید که تصمیم گرفت با کاهش میزان کاغذ مصرفی، سهم خود را برای محیط زیست انجام دهد و تا جایی که امکان داشت از ارتباطات الکترونیکی استفاده کرد. این نگرش نه تنها در بین مشتریان طنین انداز شد، بلکه باعث صرفه جویی میلیون دلاری آنها شد.
تصویر خوب مجموعه The Body Shop نیز تا حدی مدیون قول آنها برای فروش محصولاتی بود که بر روی حیوانات آزمایش نشده است. این تعهد، تبلیغات زیادی ایجاد کرد و در نتیجه در هزینههای مربوط به کمپینهای روابط عمومی صرفه جویی کرد.
علاوه بر این، مسئولیت اجتماعی شرکت، کارکنان را راضی تر و وفادارتر میکند.
طبق یک مطالعه، 69 درصد از کارکنان، مسئولیت اجتماعی شرکت را عامل مهمی در انتخاب کارفرمای خود میدانستند.
بنابراین، با سرمایه گذاری در مسائل اجتماعی(مواردی که کارکنان بالقوه احساس میکنند مهم هستند) شرکتها دسترسی بیشتری به بهترین کارمندان پیدا میکنند.