کتاب «اسرائیل» (2016) یک مرور تاریخی بر این کشور کوچک اما مهم ارائه میدهد. از نحوه شکلگیری عجیب آن تا جنگهای بحثبرانگیزش با کشورهای عربی همسایه، تکامل اسرائیل داستانی از تغییر، تراژدی و پیروزی است.
دانیل گوردیس معاون ارشد کالج شالِم در اورشلیم و همچنین نویسندهی بلومبرگ ویو و اورشلیم پست است. نوشتههای او همچنین در نیو ریپابلیک، فورین افرز و نیویورک تایمز منتشر شده است. بسیاری از کتابهای او در مورد سیاست و فرهنگ اسرائیل از جمله «ما تقسیم شدهایم: شکاف بین یهودیان آمریکایی و اسرائیل» است.
مروری بر تاریخ پرآشوب اسرائیل!
در سالهای منتهی به جنگهای جهانی، یهودیان اروپا و روسیه به شدت نیاز به پناهگاهی امن داشتند. برنامههای ضدیهودی با نظم نگرانکنندهای رخ میداد. در سراسر قاره، یهودیان مورد ظلم، وحشت و قتل قرار میگرفتند. آنها خواستار امنیت و خانهای برای خود بودند. در پایان جنگ جهانی دوم، پس از هولوکاست، این رویا در خاورمیانه شروع به شکلگیری کرد. به زودی، این رویا به واقعیت تبدیل شد و اسرائیل به عنوان یک دولت یهودی شناخته شد. اما این دستاورد چالشهای جدیدی را به وجود آورد. چالشهایی که از زمان ایجاد این کشور، آرمانها و اخلاق را به چالش کشیده است.
توصیه مترجم: ما میدانیم که تاریخ خاورمیانه موضوعی بحثبرانگیز است. و میدانیم که بسیاری از شما احساسات شدیدی نسبت به آن دارید. همچنین میدانیم که همیشه جنبههای زیادی در هر داستانی وجود دارد. این خلاصه کتاب یک طرف داستان را روایت میکند. اگر به طرف دیگر علاقهمند هستید، کتاب «صد سال جنگ در فلسطین» را ببینید. متشکرم.
تا پایان قرن نوزدهم، یهودیان از اروپای شرقی فرار میکردند. بین سالهای 1882 و آغاز جنگ جهانی اول، 2.5 میلیون یهودی از کشورهایی مثل لهستان، رومانی و اتریش گریختند، حتی اگر قرنها در این کشورها زندگی کرده و جوامعی متمدن را بنا کرده بودند. در سراسر اروپا، محدودیتهایی وجود داشت. قوانین متعدد تعیین میکردند که برای یهودیان چه کارهایی مجاز و چه کارهایی ممنوع است.
در آن دوران پوگرومها، حملات علیه جوامع یهودی که اگرچه توسط مقامات رسمی اجرا نمیشدند، اما آنها بودند که نادیده میگرفتندشان، وجود داشتند. با این حال، حتی در این شرایط نامطلوب، تعدادی از یهودیان توانستند به موقعیتهای والایی در جامعه دست یابند. اما در مکانهایی مانند آلمان، این موفقیت فقط تمایل به ایجاد نفرت بیشتر در جمعیت غیر یهودی را تشدید میکرد و منجر به حملات بیشتر و افزایش تبلیغات ضد یهودی میشد. در نتیجه، میلیونها یهودی همچنان به این فکر میکردند که آیا برای زندگی، جایی بهتر در جای دیگری وجود دارد یا خیر. ایده تشکیل یک سرزمین یهودی در فلسطین در قرن نوزدهم شکل گرفت.
در دهه 1880، بنیانگذار حزب ضدیهودی ملی مجارستان، تشکیل یک دولت یهودی در فلسطین را به عنوان راه حلی احتمالی برای آنچه که به عنوان «مشکل یهودیان» شناخته میشد، پیشنهاد کرد. در واقع، این پیشنهاد که توسط یک یهودستیز افراطی ارائه شد، ممکن است الهامبخش بنیانگذار جنبش صهیونیستی، توسط مردی به نام تئودور هرتزل شده باشد. هرتزل در سال 1860 در مجارستان متولد شد. او مشتاق فعالیتهای فلسفی و هنری، به ویژه نوشتن و تئاتر بود و در دانشگاه وین تحصیل میکرد. در آنجا، او کتابی از روشنفکری مشهور به نام اوجن کارل دورینگ به نام «مسئله یهودی به عنوان مسئله نژاد، اخلاق و فرهنگ» را خواند. این کتاب ادعا میکرد که یهودیان برای جامعه اروپا مضر هستند و میگفت سیاست جداسازی یهودیان باید به شکل رسمی دنبال شود.
هرتزل از این واقعیت که فردی باهوش مثل دورینگ چنین موضعی میگیرد، ناامید شد. در واقع، در طول تحصیلاتش و بعداً به عنوان یک نویسنده در پاریس، نتوانست از نگرشهای ضدیهودی هموطنان اروپایی خود فرار کند. هرتزل به عنوان یک خبرنگار، در مورد پرونده درایفوس، پرونده یک افسر نظامی فرانسوی با تبار یهودی که به دروغ، به جرم خیانت به حبس ابد محکوم شده بود، نوشت. واضح بود که حتی نهادهای ظاهراً دموکراتیک نیز در برابر یهودستیزی مصون نبودند. همه اینها منجر به نوشتن رسالهای توسط هرتزل شد که جنبش صهیونیستی را آغاز و مسیر تاریخ را عوض کرد.