کتاب تربیت بدون قشقرق (۲۰۱۴) با تأکید بر اهمیت آموزش بهجای تنبیه، نگاهی جدید به تربیت کودکان دارد. این روش که ریشه در علوم اعصاب دارد، درگیریها را کم میکند و به والدین کمک میکند رابطهای عمیقتری با فرزندانشان داشته باشند.
دنیل جی سیگل روانپزشک دانشکدهی پزشکی UCLA و بنیانگذار مرکز تحقیقات آگاهی ذهنآگاهانه است.
تینا پین برایسون یک مددکار اجتماعی است که در رواندرمانی نوجوانان و کودکان تخصص دارد. او همچنین بنیانگذار مرکز ارتباط در پاسادنا، کالیفرنیا است.
یاد بگیرید چگونه والدینی کارآمدتر باشید.
والد بودن تجربهای غنی و بینظیر است؛ اما همیشه آسان نیست. در زمینهی پرورش فرزند، نمیشود تعیین کرد که تا چه حد باید به آنها آزادی داد و چه زمانی باید دخالت کرد. علاوه بر این، تربیت کودک همیشه کار سادهای نیست و از نظر عاطفی خستهکننده است. بحثها بر سر مسائل کوچکی مانند شستن ظرف یا خاموش کردن تلویزیون، خیلی سریع جدی میشوند و بر رابطهی شما و سلامت روانیتان فشار وارد میکنند. بنابراین، تربیت کودک به شیوهای سازنده ضروری است.
نویسندگان کتاب تربیت بدون قشقرق توضیح میدهند که تربیت مؤثر فقط با درک نحوهی عملکرد مغز امکانپذیر است. با دنبال کردن توصیههای آنها، فرزندان شما روشهای تربیتی شما را راحتتر قبول میکنند و به مرور زمان، ارتباط بهتری با شما خواهند داشت. در این کتاب، شما با تفاوت بین بخش بالایی و پایینی مغز، نحوهی برقراری ارتباط با فرزندان و کارهای لازم در زمان عصبانیت فرزندتان آشنا خواهید شد.
به آخرین باری که فرزندتان را به دلیل بدرفتاری تنبیه کردید فکر کنید. چه کاری انجام دادید؟ شاید برایش سخنرانی کردید، سرش فریاد زدید یا او را به گوشهای فرستادید؟ اما آیا واقعاً دربارهی کاری فکر کردهاید که هنگام تنبیه کودک انجام میدهید؟ انضباط در قدیم به معنی تنبیه و ترس بهجای تمرکز بر رشد کودک بود. برای توضیح بیشتر این موضوع، روش «محرومیت زمانی» را بررسی میکنیم: این روش را حتی مهربانترین والدین نیز استفاده میکنند، والدینی که انتظار دارند کودک در این زمان به رفتار نادرست خود فکر کند. اما چنین اتفاقی خیلی بهندرت میافتد. در عوض، کودکان معمولاً در این زمان به نامهربانی و بیرحمی والدینشان فکر میکنند و این کار، اوضاع را بدتر میکند.
یکی دیگر از روشهای سنتی تربیتی، تنبیه بدنی است. هنگامی که کودک تنبیه بدنی میشود، بهجای تمرکز بر رفتار خود، از کارهای والدینش بیشتر میترسد؛ در نتیجه این تنبیه جسمی تأثیر بدی میگذارد. محرومیت زمانی و تنبیه بدنی، صرف نظر از موقعیت، برای کودکان بدرفتار استفاده میشود؛ اما ترس و خشم نه برای والدین و نه برای فرزندان مفید نیست.
حالا اگر طرز فکر خود را تغییر دهیم و انضباط را فرصتی برای یادگیری درسهای ارزشمند بدانیم، چه اتفاقی میافتد؟ برای انجام این کار، انضباط باید بهجای تنبیه، بر آموزش به شیوهای آگاهانهتر و انعطافپذیرتر تأکید کند. انضباط باید پیشگیرانه باشد نه واکنشی؛ این مفهوم «انضباط بدون جنجال» است. هدف کوتاهمدت این است که کودک با شما همکاری کند؛ درحالیکه هدف بلندمدت بهبود رفتار و مهارتهای ارتباطیاش است. برای اینکه این کار مؤثر باشد، باید ارتباط برقرار کنیم و مسیر را تغییر دهیم. پس باید قبل از هدایت فرزندتان به سمت رفتار خوب، با او ارتباط برقرار کنید. یعنی اگر سرکشیهای فرزندتان را فرصتی برای یاد گرفتن و یاد دادن درسهای مهم بدانید، بهتدریج دیگر مجبور نخواهید بود فرزندتان را زیاد تنبیه کنید.