کتاب فرصت دوباره (2015) دلایل بیشتر شدن شکاف ثروت در ایالات متحده را توضیح می‌دهد و توصیه‌هایی در مورد بالارفتن از نردبان اقتصادی دارد. این کتاب توضیح می‌دهد که چگونه می‌توانید از دارایی‌ها و بدهی‌ها برای موفقیت مالی بیشتر در آینده استفاده کنید..
رابرت تی کیوساکی نویسنده پرفروش کتاب «پدر پولدار، پدر بی‌پول» است. او همچنین یک سرمایه‌گذار معروف، تاجر و مجری رادیویی است.
چرا شکاف بین ثروتمندان و فقرا این‌قدر زیاد است؟
هنگامی که بحران مالی در سال‌های 2007-2008 رخ داد، مردم تلاش کردند تا با آنچه اتفاق افتاده بود، کنار بیایند. وضعیت قطعاً بد بود؛ اما وقتی از اقتصاد کلان و نحوه‌ی ثروتمند شدن مردم عادی حرف می‌زنیم، بسیاری از ما هنوز تصورهایی نادرست داریم.
مثلاً بیشتر مردم هنوز فکر می‌کنند راه ثروتمند شدنْ گرفتن مدرک دانشگاهی، پیدا کردن یک شغل خوب و سخت کار کردن است. همان‌طور که کتاب فرصت دوباره نشان می‌دهد، هیچ حرفی نمی‌تواند از این اشتباه‌تر باشد. حتی یک شغل پردرآمد و عالی هم شما را ثروتمند نخواهد کرد. اصلاً سیستم مالی و شغلی ما به این شکل تنظیم نشده است.
فقط و فقط یک راه برای ثروتمند شدن داریم: سرمایه‌گذاری. اما چگونه می‌توانید این کار را انجام دهید؟ این کتاب قرار است به همین سؤال جواب دهد.
عبارت «فقیرها فقیرتر می‌شوند و ثروتمندان ثروتمندتر» ممکن است مثل دیالوگی در یک فیلم وسترن به نظر برسد؛ اما در ایالات متحده این حرف درست است.
مردم عادی به دلیل سیستم اقتصادی بر اساس تورم، مدام ثروت خود را از دست می‌دهند. تورم قطعاً برای یک فرد معمولی بد است؛ چون پولی که با تلاش زیاد به دست آورده، رفته‌رفته ارزش کمتری پیدا می‌کند. اوضاع وقتی بدتر می‌شود که مردم به‌خاطر تورم پول بیشتری پسانداز می‌کنند؛ اما این کار به‌هیچ‌وجه به سود شما نیست.
هنگامی که پسانداز خود را در بانک می‌گذارید، بانک پول شما را به دیگران وام می‌دهد؛ اما بانک‌ها خیلی بیشتر از آنچه سپرده می‌گیرند، وام می‌دهند. قبل از بحران مالی سال 2007، بانک‌ها محدودیت وام‌دهی 34 دلاری داشتند؛ به این معنی که آن‌ها فقط می‌توانستند برای هر دلار سپرده، 34 دلار وام بدهند. اما بالا رفتن عرضه‌ی پول باعث تورم می‌شود و همین موضوع از ارزش دارایی نقدی شما کم می‌کند.
این نوع وام‌دهی بی‌برنامه، باعث حباب مالی دوره‌ای می‌شود. دولت‌ها با در نظر گرفتن سیاست‌های نجات مالی به آن واکنش نشان می‌دهند. پول لازم برای اجرای این سیاست‌ها از مالیات‌دهندگان گرفته می‌شود؛ اما برنامه‌ی نجات مالی درواقع در سیستم اقتصادی قرار گرفته است. این برنامه یکی دیگر از راه‌هایی است که باعث زیاد شدن فقر از طریق سیستم پولی می‌شود.
اما برنامه‌ی نجات مالی و تورم فقط برای افرادی که برای حقوق کار می‌کنند، ضرر دارد: کارمندان، فریلنسرها، صاحبان مشاغل کوچک و متخصصان. این‌ها گروه‌هایی هستند که بیشترین مالیات را می‌پردازند و تمایل دارند پسانداز خود را در بانک نگه دارند.
به همین دلیل است که طبقه‌ی متوسط با این سرعت در حال کوچک شدن است. در سال 1970، 50.3 درصد آمریکایی‌ها در طبقه‌ی متوسط قرار داشتند؛ اما تا سال 2010، این رقم به 42.2 درصد رسید.
یک پاسخ
چهار نوع دارایی عبارتند از: کسب‌وکار، املاک، سهام و کالا. شما آن چیزی را انتخاب کنید که بیشتر به آن علاقه دارید. همه‌ی ما برای خرید چیزی که دوستش داریم، انگیزه‌ی بیشتری داریم.
نشریه‌های مالی مانند وال‌استریت ژورنال را بخوانید و کلماتی را که نمی‌دانید، در گوگل جست‌وجو کنید. اگر روزانه دو کلمه‌ی جدید یاد بگیرید، در یک ماه شصت کلمه‌ی جدید یاد خواهید گرفت!
عالی بود…