کتاب قلب کسب و کار (۲۰۱۲) توضیح می دهد که چگونه مدیر عامل سابقBest Buy، هوبرت جولی، صنعت خردهفروش لوازم الکترونیک را با ایجاد یک فرهنگ کارمند محور، برای همیشه تغییر داد. این کتاب یک نقشه راه برای رهبری بر پایه ارزش است. فرهنگی که کارکنان را درگیر می کند، مشتریان را راضی میکند و ارزشی پایدار برای سهامداران بهوجود میآورد.
هربرت جولی یک رهبر برجسته کسب و کار، از سال 2012 تا 2019 مدیر شرکت بست بای بود و توانست اوضاع شرکت را به شکل چشمگیری بهبود بخشد. او همچنین در دانشگاه کارلوس در مینه سوتا مدیریت تدریس می کند.
دیدگاه خود را عوض کنید
زمانی که هوبرت جولی در سال ۲۰۱۲ به عنوان مدیر عامل Best Buy انتخاب شد، به نظر میرسید که او در یک کشتی شکسته، در حال غرقشدن است.
خرده فروشی لوازم الکترونیکی با غولهای آنلاین مثل آمازون رقابت میکرد. فروش و سود در حال کاهش بود. کارمندان ناامید بودند. همه فکر میکردند که این شرکت نابود خواهد شد.
اما تنها در عرض چند سال، جولی یک چرخش چشمگیر را ایجاد کرد. او فروش را تثبیت کرد، به کارکنان انرژی داد و قیمت سهام را به بالاترین حد خود رساند. چطور این کار را انجام داد؟
این کتاب، به بررسی تغییراتی اساسی در فرهنگ و ارزشهای کسبوکار میپردازد که یک شرکت را از لبه پرتگاه نجات داد. نکته کلیدی در تمرکز جولی بر هدف، کارکنان و سود است . دقیقا با همین ترتیب.
بیایید ببینیم که چگونه فلسفه رهبری جولی، شرکت را به مسیر موفقیت بازگرداند.
یکی از اولین اقدامات جولی به عنوان مدیر عامل Best Buy، بررسی مجدد دلایل وجودی این شرکت بود. این شرکت (به جز کسب درآمد) چه نقشی در جامعه میتواند داشته باشد؟ پس از بررسی فراوان، او به مفهوم «ارزشمند کردن زندگی از طریق فناوری» رسید.
جولی شرکت را به شکلی بازسازی کرد تا همهچیز با این هدف هماهنگ شود. هر فروشگاهی این قدرت را داشت که نیازهای جامعه محلی خود را رفع کند و در خدمت آنها باشد. مدیران بست بای، این شعار را با بازدید از فروشگاههای مختلف مدلسازی کردند. این هدف جدید، معنای عمیقتری به کار روزانه کارکنان داد. جولی سیستم آموزش و پاداش را هم ارتقا داد تا نشان دهد که کارمندان برای او اهمیت دارند.
برای جولی این هدف، فقط یک شعار کلی نبود. بلکه تمامی تصمیمات را هدایت می کرد و به کارکنان یادآوری می کرد که آنها واقعا مهم هستند. او دریافت که وقتی مردم احساس میکنند با هدف یک شرکت همسو هستند، شور و اشتیاق تازهای پیدا میکنند.
قبل از جولی، بست بای به خاطر فشار بالای کاری و کارمندان بیانگیزه که فقط به دنبال رسیدن به اهداف فروش هستند، معروف شده بود. مشتری در اولویت نبود. کارمندان لوازم جانبی و خدمات گران قیمت را بدون توجه به نیازهای واقعی مشتریان پیشنهاد میکردند. هدف آنها به حداکثر رساندن مبلغی بود که هر مشتری خرج میکند.
تمرکز مجدد جولی بر هدف، این ذهنیت را تغییر داد. او تاکید کرد که بست بای تنها با درک اولیه نیازهای مشتری میتواند زندگی آنها را ارزشمند کند. کارمندان آموزش دیدند که گوش کنند، رابطه برقرار کنند و به هر مشتری متناسب با نیازش راهحلی مناسب ارائه کنند. هدف کارمندان بهجای افزایش فروش، این بود که مشتریان را با محصولات و خدمات مناسب راضی کنند.
با تمرکز بر این هدف، بست بای فروشگاههای خود را از بنگاه معاملاتی به مرکز مشاوره مبتنی بر رابطه انسانی تبدیل کرد. مشتریان از کارمندانی که به حرف آنها توجه میکردند و برای حل مشکلاتشان، وقت میگذاشتند راضی بودند.