کتاب متروپولیس (۲۰۲۰) نشان میدهد که چطور شهرها مفهوم عمیق انسانیت را شکل دادهاند. از دموکراسی آتن تا بازارهای بغداد و اقتصاد لندن، این کتاب داستان شهرهای بزرگ را دنبال میکند که نیروی محرک تمدن برای بیشتر از دویستهزار سال هستند.
بن ویلسون مدرک لیسانس و فوقلیسانس تاریخ را از دانشگاه کمبریج دارد. او نویسندهی پنج کتاب دیگر است؛ از جمله کتاب پرفروش ساندی تایمز «امپراتوری ژرفا». ویلسون همچنین برای نشریات مهمی مثل اسپکتاتور، گاردین و جیکیو نوشته و نظرات تاریخی خود را برای مخاطبان زیادی توضیح داده است.
با بزرگترین آزمایشگاههای بشریت آشنا شوید.
اولین شهر بزرگ دنیا چطور حدود هفتهزار سال پیش در میان باتلاقها و زمینهای پر از سیل به وجود آمد؟ آیا مشکلات بزرگ شدن شهرنشینی در قرن نوزدهم برای شهرهای بزرگ امروزی آموزنده است؟ از مهد تمدن در بینالنهرین باستان تا پویایی شلوغ لاگوس در قرن بیستویکم، شهرها همیشه محلهای نوآوری و پیشرفت بودهاند.
اما زندگی شهری متمرکز هزینههای زیادی هم داشته است. حالا، در دورهی چالشهای جهانی مثل تغییرات آبوهوایی و مهاجرت زیاد، بیشتر از نصف جمعیت دنیا در شهرهای درحالرشد سریع زندگی میکنند. فهمیدن موفقیتها و شکستهای شهرهای بزرگ گذشته به ما در هدایت آیندهی شهری خودمان کمک میکند. در خلاصه کتاب متروپولیس، ما سفری در زمان را از طریق آزمایشگاههای بزرگ بشری شروع خواهیم کرد و روی چند شهر تمرکز میکنیم تا راهنماییهایی برای مسیر پرپیچوخم پیشرو پیدا کنیم.
از بینالنهرین باستان تا شانگهای مدرن، شهرها همیشه محلهای نوآوری انسانی بودهاند. اما چه چیزی ما را به سمت آنها میکشاند؟ و چه چیزی به شهرها امکان میدهد که از بحرانهای پیدرپی، از جنگها گرفته تا بیماریهای همهگیر و تغییرات آبوهوایی، جان سالم به در ببرند؟ شهرها فرصتهای اقتصادی، دسترسی به امکانات رفاهی و پیشرفت اجتماعی بیشتری نسبتبه مناطق روستایی دارند.
و شهرها آزمایشگاههای بشریت هستند. تراکم و تنوع شهرها آنها را به موتورهای نوآوری تبدیل میکند؛ جایی که ایدههای جدید از طریق برخوردهای اتفاقی و همکاریها به وجود میآیند. در بینالنهرین باستان، کمتر از پنج درصد مردم در شهرها زندگی میکردند؛ اما همین اقلیت کوچک، پیشرفتهایی در زمینهی نوشتن، ریاضیات، قانون و استفاده از ابزار به وجود آوردند. شهرها استعدادها را جمع میکنند و تبادل ایدهها، تخصصها، مهارتها و جمع شدن ثروت را آسان میکنند. در طول دوهزار سال، شهرهای بزرگ پیشگام مثل اودوک و هاراپا جای خود را به آتن، روم و قرطبه دادند.
بروژ در قرون وسطی سرمایهداری را پایهگذاری کرد، درحالیکه دولتشهرهای ایتالیا پیشرفتهای هنری و فنی به وجود آوردند. تا اواسط قرن نوزدهم، شهرنشینی فناوریهای جدید حملونقل و تولید را با سرعت بیسابقهای ممکن کرد. در سال ۱۹۰۰، ده درصد از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکردند. اما تا آخر قرن، این تعداد از پنجاه درصد بیشتر شد.
حالا، قرن بیستویکم شاهد گسترش شگفتانگیز شهری است. شهرها هر چه بیشتر زمین را اشغال میکنند و به سمت بیرون و بالا گسترش پیدا میکنند. آیندهی بشریت به آیندهی شهرها بستگی دارد. و فهمیدن موفقیتها و شکستهای شهری به هدایت برنامهریزی و سیاستگذاری شهری امروز کمک میکند. شهروندان نباید مجبور باشند فقر، گسترش بیرویه و آلودگی را هزینههای اجتنابناپذیر زندگی شهری بدانند. در طول نسلها، مردم شهرها را شکل دادهاند. و اگر از این گذشته درس بگیریم و با هم همکاری کنیم، میتوانیم مکانهایی ایجاد کنیم که نیازهای قرن بیستویکم و بیستودوم را برآورده کنند.