کتاب قانون 80/20 (1997) یکی از 25 کتاب برتر تجارت قرن بیستم به انتخاب GQ است. این کتاب درباره‌ی اصل 80/20 است که می‌گوید 80 درصد نتایج تنها با 20 درصد تلاش حاصل می‌شوند. این قانون پیامدهای بسیار مهمی در زندگی دارد؛ زیرا مهمترین عوامل موفقیت را در هر موقعیتی شناسایی می‌کند.
ریچارد کخ مشاور سابق مدیریت بود که در سال 1990 خود را بازنشسته کرد تا به نوشتن رو بیاورد. او 18 کتاب از جمله «قوانین قدرت»، «زندگی در راه 80/20» و «ابرارتباط» را تالیف کرده است. او با موفقیت اصل 80/20 را در زندگی کاری و شخصی خود به کار می‌برد.
چگونه از زمان خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم؟
در دنیای پرشتاب امروزی، بسیاری از ما مجبوریم هر روز به کارهای طولانی و غیرممکن بپردازیم. ممکن است مصمم باشیم که همه‌ی کارهایمان را به‌سرعت تمام کنیم؛ اما وقتی به سراغ اولین کار می‌رویم، ناگهان متوجه می‌شویم که دو کار مهم دیگر پیش آمده که آن‌ها هم باید انجام شوند!
شرکت‌ها هم در شرایط مشابهی وظایف متعددی را برای خود تعریف کرده‌اند، سعی دارند به چندین بازار با انبوهی از محصولات متنوع ورود کنند و مثل یک دلقک در یک سیرک باشند تا توجه مردم را به خود جلب کنند. در این شرایط آشفته، مهمترین چیز این است که بدانیم کدام کار مهم‌تر است و اول از همه باید انجام شود.
به همین دلیل است که درک یک اصل ساده اما بسیار قدرتمند، به نام 80/20 بسیار مهم است. نبود تعادل بین تلاش و نتیجه به شما کمک می‌کند از زمان خود به نحو احسن استفاده کنید. علاوه بر این، ثابت شده که این اصل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا با روشی جدید به موفقیت برسند: کسب موفقیت نه با انجام کار بیشتر، بلکه با انجام کار کمتر!
در نهایت، می‌توانید این اصل را در زندگی شخصی خود هم اعمال کنید تا شادی و رضایت خود را افزایش دهید. فقط کافی است با طرز فکر 80/20 آشنا شوید تا بتوانید جلوی اتلاف وقت و انرژی و سرمایه‌ی خود را بگیرید.
آیا تابه‌حال پیش آمده که در حین انجام یک پروژه، بیشتر کار شما درست قبل از رسیدن به آخرین ضرب‌الاجل انجام شود؟ مثلاً بارها پیش آمده که در چند روز آخر مانده به زمان تحویل پروژه، کارهای بیشتری از هفته‌های گذشته انجام می‌شود.
نبودن تعادل بین تلاش انجام‌شده و پاداش دریافتی را می‌توان در موقعیت‌های مختلف مشاهده کرد. برای مثال، بسیاری از کسب‌و‌کارها دریافته‌اند که فقط 20 درصد از محصولات آن‌ها 80 درصد از سودشان را ایجاد می‌کنند.
به همین ترتیب، 20 درصد از رانندگان عامل 80 درصد از تصادفات هستند. اکثر رانندگان با احتیاط رانندگی می‌کنند؛ درحالی که گروه کوچک بی‌احتیاطی هستند که باعث اکثر تصادفات می‌شوند. این پدیده، همان اصل 80/20 است: تقریباً 80 درصد از نتایج کار حاصل 20 درصد تلاش است.
چرا این نسبت متعادل نیست؟ زیرا هر عامل، تأثیر یکسانی بر نتیجه‌ی نهایی ندارد. درواقع، علت هر اتفاقی به دو دسته تقسیم می‌شود:
همین اتفاق شکاف 80/20 را ایجاد می‌کند. باید توجه داشت که قانون 80/20 نوعی ساده‌سازی است و در واقعیت این نسبت می‌تواند متفاوت باشد. برای مثال، شاید در مورد کار شما، نسبت واقعی 70/30 یا 99.9/0.01 باشد. حتی ممکن است جمع اعداد به صد هم نرسد. برای مثال، یک مطالعه در سال 1997 نشان داد که از 300 فیلم تولیدشده در یک سال، فقط چهار فیلم (1.3 درصد) 80 درصد از فروش را به خود اختصاص دادند.
همانطور که می‌بینید، مثال‌های اصل 80/20 را می‌توان در موقعیت‌های مختلف پیدا کرد و درک این قاعده می‌تواند خیلی برای ما مفید باشد.
506 پاسخ
ممنون از کتاب خوبی که معرفی کردید.
تقریباً در تمامی زوایای زندگی، 20 درصد از تمام فعالیتی که انجام می‌دهید، 80 درصد از پاداش و نتیجه را در بر دارد. پس 80 درصد از کار و تلاش شما غیرضروری و بیهوده است و اگر بر روی آن 20 درصدی که مسئول تولید و بازدهی 80 درصدی است تمرکز کنید، بازدهی بسیار بالاتری خواهید داشت.
بیست درصد اتفاقات و تصمیمات روزانه هشتاد درصد زندگي رو تشکیل میده
سلام به همگی. این کتاب خیلی برای من موثر بود و باعث شد به زندگیم از بالا نگاه کنم و اون 20درصدی که روی 80درصد از زندگیم تاثیرگذار بود رو پیدا کردم.
متوجه شدم که دارم تو چند تا جبهه از زندگیم تلاش میکنم در صورتی که هدفم باید یکی باشه و در صورتی که وقت شد، به بقیه هم میرسم..
این ممکنه در هر زمان از زندگی‌تون فرق کنه و نیازه به صورت فصلی، بازبینی انجام بشه.
البته پیشنهاد میکنم، هر کتابی که می‌خونید، لپ مطلب رو بردارید و تو زندگی خودتون پیاده کنید. شخصی‌سازی مسیر رشد می‌تونه جذاب و موثر باشه✌️
برای شناخت قانون۸۰٫۲۰لازمه که بدونیم هر اتفاقی دو علت داره یکی گروه اقلیت با تاثیر زیاد بر نتایج(همون۲۰درصد) و دیگری گروه اکثریت با تاثیر خیلی کم بر نتایج(همون ۸۰درصد)
مهم ترین راه اجرای این قانون در کسب و کار بهینه سازی و کاهش تنوع محصولات هست، چرا که سبد محصولات گسترده باعث پیچیدگی زیاد میشه در نتیجه هزینه تولید، کارهای اداری و نیاز به اموزش افراد افزایش پیدا میکنه و نتیجه دلخواه ایجاد نمیشه.
برعکس با ساده سازی کسب و کار میتونیم هزینه هارا کاهش و سوداوری خود را افزایش بدیم
حتی توی مذاکره هم میتونیم از این قانون استفاده کنیم و تمرکزمون رو روی مساعل و موارد خیلی مهم محدود کنیم .
همچنین در بازاریابی باید مشتریان مورد نظر(همون ۲۰ درصد) رو شناسایی کنیم و خدمات عالی بهشون بدیم تا با این کار وفاداری اونهارو تصمین کنیم، حتی با تولید محصول جدید تمرکزمون رو روی همین افراد قرار بدیم.
در زندگی روزمره هم میتونیم بجای تفکر خطی که طبق اون همه ی ورودی ها اهمیت برابر داره از تفکر ۸۰٫۲۰ استفاده کنیم و به صورت تخمینی مهم ترین رابطه ها و افراد زندگیمونو شناسایی کنیم برعکس تحلیل ۸۰٫۲۰که ملزم به جمع اوری داده ها و تجزیه تحلیل دقیق اونهاست تا بتونیم مهم ترین هارو شناسایی کنیم.
و در نتیجه طبق این تفکر کیفیت رو به کمیت ترجیح بدیم و رابطمون با اون ۲۰د صد روتعمیق بدیم.
در مدیریت زمان که ساخته مدیرانی با برنامه کاری پر مشغله هستش، هدف افزایش کارایی برای انجام وظایف بیشتر در یک بازه زمای معین می باشد که دسته بندی فعالیت های روزانه بر اساس اولویت هستش و این شروع مشکل برای افراد میباشد از این رو ما میتونیم از مدیریت زمان ۸۰٫۲۰ که بدون کم کردن ارزش کار، زمان ازاد بیشتری رو در اختیارمون قرار میده استفاده کنیم. به این صورت که ابتدا۲۰درصد کار که ۸۰درصد دست اوردداره رو انجام بدیم .
در کل کیفیت زندگی ادما بر اساس میزان حس خوشبختی اونهاست، پس باید طبق همین قانون منابع شادی و ناراحتی زندگیمون روپیدا کنیم و بیشتر زمانمون رو برای منابع شادی قرار بدیم و منابع ناراحتی رو حذف کنیم تا کیفیت زندگیمونو بالا ببریم.
نکته مهمی که وجود داره اینه که نباید به دنبال دقیقا نسبت ۸۰ به ۲۰ باشیم، ممکنه این اعداد برای مسائل مختلف متفاوت باشن. با توجه به این مسئله میتونیم موارد مهم زندگی و کسب و کارمون رو بهتر پیدا کنیم.
ضمن اینکه ظاهراً ۸۰ درصد محتوای کتابها هم از ۲۰ درصد متنشون میشه استخراج بشه!!
همین امروز تو محیط کارم این قانون رو اجرا کردم.متوجه شدم بیشتر وقتم رو صرف کارهای روتین و پاسخ به نامه هایی میکردم که اگه چند روز دیگه هم انجام میشدن مشکلی پیش نمیومد. ولی امروز تمرکزم رو گذاشتم روی کاری که چند هفته منو جلو انداخت.
پس دیگه واقعا باید یاد بگیریم در این دوران بیشترین کار نتیجه بیشترین سوددهی را ندارد بلکه باید اولویت بندی کرد و بعد از اولویت متمرکز بر مهمترین کار که هر چند ساده هم باشد ولی شاید بیشترین میزان مفید بودن یا سوددهی رو دارا است
درود برشما ،خیلی وقت بود بخاطر یکسری مشکلات حوصله کتابخواندن نداشتم ولی به لطف شما این مهم صورت گرفت ،شاد و پیروز و سر بلند باشید.
بسیار به نکته مهمی اشاره شده، به نظرم اکثر مردم از تغییر شرایط می ترسند و از اون فراری هستند، دقیقا به این خاطر از زندگیشون شاکی هستند و ناراحت
موارد جذابی که میبینم ولی متوجه نیستیم
این کتابو دوست داشتم. مهم ترین نکته ای که ازش یاد گرفتم این بود که زمان کمتری صرف اون 20 درصد کارهایی بکنم که 80 درصد ناراحتی رو برام ایجاد میکنن
با اینکه خیلی از قانون 20/ 80 شنیده بودم اما تا الان کتابش رو نخونده بودم و خوندن این خلاصه باعث شد تلنگری زده شه که دقیق تر به زندگیم فکر کنم. ممنون بابت پیشنهاد خواندن این خلاصه کتاب.
این مفهوم کاربردی را با اینکه قبلا میدونستم، ولی با خوندنش در خلاصه کتابی به این صمیمیت، باعث شد تثبیت بشه تو ذهنم.
هنگامی که وضعیت ۸۰/۲۰ را در شرکت خود شناسایی کردید، گام بعدی این است که از محصولات سودآور استفاده و آن‌ها را بهتر کنید. این محصولات را اولویت‌بندی کنید و منابع خود را بر تولید و فروش بیشتر آن‌ها متمرکز کنید.
خب با اولین کتاب شروع کردم
بسیار روون و خوب خلاصه کردید
ممنونم
همه نکات برام قابل اجرا هست فقط نکته چهارمی که یاداشت کردم میگه دامنه محصولات خودتون رو محدود و متمرکز کنید
این مورد برام خیلی سخته
دوست دارم فروشگاهم در اون خوره تخصصی که هست در اون نیچی که هستیم در اون همه رو داشته باشیم و از طرفی هم تنوع طلبم و دوست دارم تنوع بالای کالایی داشته باشم
چیکار کنم ؟
کتاب خوبی بود و نیازه که کاملش رو بخونم برای درک بهتر موضوع .
بسیار خلاصه کتاب خوب و جالبی بود سپاس فراوان
من امروز اولین کتاب را خوندم
18 دقیقه نشد خیلی بیشتر شد فکر کنم باید از قانون 80/20 برای بقیه این چالش استفاده کنم
ولی در کل عالی بود این چکیده
امیدوارم که بقیه کتاب ها هم به جذابی این کتاب باشن
ممنون از پوریا عزیز و اکوتوپیا
کتاب واقعا جالبی بود. در واقع داشت به ما یاد میداد با رویکرد جدیدی وقت و منابع خودمون رو مدیریت کنیم. دو جمله از این کتاب منو حسابی به فکر فرو برد.
جمله اول: ۲۰ درصد از دوستی‌های شما ۸۰ درصد از «ارزش دوستی» را نشان می‌دهند.
جمله دوم: از خود بپرسید کدام ۲۰ درصد از کارهای شما ۸۰ درصد خوشبختی‌تان را تأمین می‌کند و بالعکس؟
باعث شد یه کاغذ بزارم جلوم و یه لیست درست کنم و زندگیم رو با دیدگاه جدیدی که این کتاب بهم نشون داد تحلیل کنم. خیلی ممنونم.
خیلی خوب و روان خلاصه شده بود
خیلی ممنونم که رایگان این کتابا رو در اختیارمون گذاشتید
بعد مدتها این چکیده رو با صدای بلند خوندم ،لذت بردم.
هیچوقت از این جنبه به اوضاع نگاه نکرده بودم؛ و اولین باره که این عدم تعادل بهم حس خوبی رو میده. اینکه رضایت ها و موفقیت‌های بزرگ زندگی اصولا حاصل اون کارهای کوچیکی‌ان که اونقدرام بهش نپرداخته بودیم. چقدر بعد از درک این اصل از بقیه افرادی که بهش پی نبردن، میشه جلو افتاد؛ علی‌الخصوص توی کسب و کار.
عالی بود ممنون
عالی بود ساده و قابل فهم میتونیم این اصل رو برای این چالش هم پیاده کنیم صرف کمترین زمان و بیشترین سود ممنون از شما🍀
مطالعه شد
ایده جالبی بود
همین خلاصه و چکیده کتاب ها، یه نمونه از قانون ۸۰/۲۰ هست، مطالعه مقدار کمی از مطالب کتاب با صرف زمانی کم، بخش زیادی از مفاهیم کتاب رو به ما نشون میده
ممنون از برگزاری این چالش ، چه انتخاب هوشمندانه ای برای روز اول
معمولا 20 درصد ورودیها 80 درصد خروجیها رو ایجاد میکنن
عالی واقعا ایده خوبیه ۱۰۰ روز کتابخوانی
ممنونم از زحمتی که کشیدید.خوانده شد
به نظرم پیدا کردن اون ۲۰ درصد پر اهمیت و کلیدی توی تجارت خودمون ، اعم از فروش یا آموزش یا خدمات و غیره مهمترین موضوع هستش. چون اگه در مورد بخش ۲۰٪ کارمون یا زندگیمون اشتباه کنیم نتیجه باز هم خوب نمیشه…
شاید باید با آزمون و خطا اون بخش رو پیدا کرد …
واقعا عالی ممنون از زحماتتون
کتاب خیلی خوبی بود
از امروز شروع میکنم به تحلیل کارهای خودم که بتونم اون ۲۰درصد رو پیداکنم
ممنون از خلاصه عالی تون
کیفیت مهمه نه کمیت کتاب خوبیه دیدگاه آدمو نسب به خیلی از مسائل باز میکنه
واقعیت اینه که زندگی عادلانه نیست و تلاش بی هدف و بدون تمرکز نتیجه ای نداره، باید هدفمند و با فکر و تمرکز تلاش کنیم جزو ۲۰ درصد موفق جامعه باشیم. وگرنه این چرخه باطل همچنان ادامه داره