کتاب تمرین

روش‌های ارائه کار خلاقانه

مطالعه این کتاب را شروع کنید!

کتاب «تمرین» راهنمایی برای خلاق‌تر شدن و افزایش خلاقیت ما در حرفه‌مان است. ست گادین، نویسنده این کتاب افسانه‌هایی از قبیل اینکه نمی‌توان خلاقیت رو آموزش و رشد داد را رد می‌کند و نکات و تمرین‌های عملی برای خلاق‌تر شدن و تقویت اعتماد به نفس ما در خلاقیت داشتن ارائه می‌دهد.

ست گادین نویسنده، کارآفرین، پادکستر و متخصص مشهور در زمینه خلاقیت و کارآفرینی خلاق است. او همچنین نویسنده 19 کتاب پرفروش، بنیانگذار پلتفرم Akimbo برای خلاقان و کارآفرینان و دوره محبوب 30 روزه altMBA است.

خلاصه کتاب تمرین

حاوی 7 ایده کلیدی
The Practice
Shipping Creative Work
ایده‌های کلیدی کتاب
مقدمه

مقدمه‌ای بر تمرین

هیچ فرمول قطعی برای تحقق جاهطلبیهای هنرآفرینی شما وجود ندارد؛ اما این بدان معنا نیست که موفقیت یک موضوع تصادفی است. بسیاری از افرادی که دست به ایجاد تغییر می‌زنند، دارای مجموعهای از توانایی‌ها، شیوهها و نگرشهای مشترک هستند.
در یک کلام خلاقیت مهارتی است که میتوان آن را آموخت و تقویت کرد. نکاتی که در ادامه می‌خوانید، شامل بینش‌ها و استراتژی‌هایی است که برای پرورش خلاقیت خود نیاز دارید.

ایده کلیدی 1

1به خودتان اعتماد کنید.

هرگز به خود نگویید “من نمیتوانم خلاق باشم.”؛ تو میتوانی.
در حقیقت، شما حتی در حال حاضر خلاق هستید. زیرا هر بار که گوشه دفترتان را خط خطی میکنید یا آهنگی را زیر دوش حمام زمزمه میکنید، خود خلاقتان را ابراز کردهاید.
شما توانایی خلاقیت و تبدیل آن به یک کار معنادار را دارید. اما مراقب باشید مسیر تبدیل شدن به یک نوآور واقعی دشوار است. هیچ نقشه از پیش تعیین شدهای برای موفقیت در این مسیر وجود ندارد.
همانطور که کتاب مقدس هندو، بهاگاواد گیتا، میگوید: ” طی کردن مســیر خودتان، هرچنــد نصفهنیمه، بهتر از طی کردن تمام و کمال مســیر شــخص دیگری اســت”؛ پس به خود اعتماد کنید.
چگونه مسیر خود را پیدا کنیم؟ مسیر شما در میزان تلاش شما نهفته است. به تلاش‌هایتان خود اعتماد کنید تا مسیر خود را نشان خواهد داد.
اما این اعتماد ممکن است به سختی به دست بیاید. دنیای ما جایی است که به نتیجه بیش از فرآیند اهمیت میدهد. ما کار یک لولهکش را بر اساس کیفیت فرآیند آن قضاوت نمیکنیم. ما آن را بر اساس نتیجه کارش قضاوت میکنیم؛ اینکه آیا توالت هنوز نشتی دارد یا خیر! موفقیت یک کتاب را بر اساس نسخههایی که به فروش میرسد یا موفقیت یک موسیقیدان را بر اساس تعداد کنسرتهایی که میتواند اجرا کند، قضاوت میکنیم.
متأسفانه بسیاری از افراد همین نگرش را برای قضاوت تلاشهای خلاقانه به کار میبرند. اما قضاوت بر اساس نتیجه میتواند افراد خلاق را به انتخابهای سطحی و مبتنی بر بازار سوق دهد. واقعیت این است که هیچ نتیجهای بدون توجه به فرآیند امکانپذیر نیست. برای رسیدن به حداکثر پتانسیل خلاقیت خود، روی فرآیند افزایش خلاقیت خود تمرکز کنید. این فرآیند برای هر کس متفاوت از هر فرد دیگری خواهد بود. با اعتماد به فرآیند منحصر به فرد خود و بدون ارزشگذاری برای نتیجه آن، مسیر خود را کشف خواهید کرد.
البته گاهی اوقات اعتماد به فرآیند دشوار است. ممکن است احساس کنید نت‌های گیتاری که می‌زنید هرگز با هم هماهنگی پیدا نمیکنند یا جملاتی که در سفر یادداشت می‌کنید هرگز به یک کتاب تبدیل نخواهند شد. حتی ماهرترین خلاقان اعتراف می‌کنند که گاهی احساس می‌کنند به خود شک و تردید دارند. اما خبر خوب اینجاست: احساسات مهم نیست، بلکه اعمال شما اهمیت دارند.
برخلاف احساسات ما، اعمال ما تحت کنترل ماست. بنابراین، روند خود را پیش ببرید حتی اگر احساس میکنید نمیتوانید.
به خودتان اعتماد کنید؛ به مسیر خودتان اعتماد کنید. گاهی اوقات مسیر شما نتیجه خوبی خواهد داشت و گاهی اوقات نمیشود. اما هر بار که دوباره به آن متعهد میشوید، گستره خلاقیت خود را افزایش می‌دهید.

ایده کلیدی 2

2خلاقیت شما فراوان است پس در بروز خلاقیت سخاوتمند باشید.

دلنوشتههایی که در کشوهای کمد خاک میخورند، رقصهایی که در اتاق های خالی با پردههای کشیده تمرین می شود، بومهای انباشته شده در کمدهای قفل شده و … .
اگر میخواهید نوآور واقعی باشید، باید با به اشتراک گذاری ایده خود راحت باشید. البته باید هشدار دهیم که توصیه آن آسانتر از انجام دادن آن است. از خجالت گرفته تا کمالگرایی، دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است نخواهید ایده خلاقانه خود را به اشتراک بگذارید. اما شما باید تمام این دلایل را نادیده بگیرید. پس در نشر ایدههای خلاقانه خود سخاوتمند باشید.
چه دلایلی شما را از اشتراک گذاری ایدهتان باز میدارد؟
شاید شما ذهنیت فقیری دارید. ایدههای خود را انباشته میکنید و نگران این هستید که پس از اشتراک‌گذاری آنها، دیگر ایده جدیدی به ذهنتان خطور نکند. این دیدگاه باعث می‌شود تمایلی به اشتراک‌گذاری با دیگران نداشته باشید. اما در واقعیت بعید است این اتفاق بیفتد. خلاقیت شما تمام نشدنی است مگر اینکه طوری رفتار کنید که انگار اینطور نیست. ایدههای خلاقانه خود را به اشتراک بگذارید، چراکه آنها به رشد خود ادامه خواهند داد. در واقع هرچه بیشتر با دیگران مبادله کنید، ایده‌های بیشتری به ذهنتان خواهد رسید.
ممکن است شما تمایلی به اشتراک گذاری نداشته باشید، چون ایده خود را مانند “محصولی” میبینید که با به اشتراک گذاری به فروش میرسد و دیگر مالک آن نیستید. اما در این دیدگاه، هنر با صنعت یکی نیست. صنعت برای پر کردن شکاف در بازار و به حداکثر رساندن سود است درحالیکه هنر اینگونه نیست. هنر جای خالی را پر نمیکند بلکه پنجرههای جدیدی را باز میکند.
آوردن ایده نوآورانه شما به بازار آن را در دسترس عموم قرار میدهد اما این چیزی نیست که فروخته شود بلکه اجازه میدهد تا تغییری مبتنی بر هنر در آن بازار اتفاق بیفتد! در واقع اگر میخواهید بهترین هنر ممکن را بسازید، باید کار خود را به اشتراک بگذارید. به اشتراک گذاشتن کارتان بازخورد به همراه دارد و بازخورد، پایه و اساس شما برای بهبود کارتان است.
در نهایت، شاید هنوز از اشتراک گذاری ایده‌های خود میترسید و این قابل درک است. به اشتراک گذاشتن ایده شما را آسیبپذیر میکند و شما را در معرض انتقادات منفی قرار میدهد. برای یادگرفتن عبور از این مانع، سعی کنید به استندآپ کمدینها نگاه کنید. آنها ساعت‌ها با میکروفون‌ در مقابل تماشاگران قرار میگیرند. گاه شوخی‌هایشان جواب نمی‌گیرد و گاهی هم بسیار خندهدار بنظر میرسند. اما هر بار که اجرا میکنند و جکهای خود را به اشتراک میگذارند، آن را بهبود میبخشند.
اگر سخاوتمندانه ایده خود را به اشتراک نمیگذارید، پتانسیل خود را برای تبدیل شدن به یک تغییرآفرین برآورده نمیکنید و در نتیجه به هدفتان نمی‌رسید.

ایده کلیدی 3

3ایده خلاقانه خود را به یک شغل موفق تبدیل کنید.

اگر تصمیم گرفتهاید که یک هنرآفرین واقعی باشید، به این معنی است که هنر را به عنوان شغل خودتان انتخاب کردهاید. درست است که خلاقیت و نوآوری قرار نیست قبضهای شما را پرداخت کند، اما باید با آن مانند یک شغل برخورد کنید. درست مانند هر شغل دیگری، اگر می‌خواهید در این زمینه پیشرفت کنید، باید مهارت‌های خود را توسعه دهید و برای رسیدن به اهداف کلیدی خود تلاش کنید.
اگر به ایدههای خلاقانه خود به عنوان یک سرگرمی نگاه کنید، هرگز بیشتر از آن نخواهد شد. اما اگر به صورت حرفهای روی زمان، منابع و مهارتهایتان سرمایهگذاری کنید، میتوانید اشتیاق خود را به یک شغل پایدار تبدیل کنید.
در ادامه چند استراتژی خواهیم گفت که به شما کمک میکند تا ایده خلاقانه خود را عملی کنید:

  • ابتدا برنامهریزی کنید. میخواهید تناسب اندام داشتهباشید؟ از یک برنامه ساده پیروی کنید. هر روز یک ساعت در باشگاه ورزش کنید. یک ساعت ورزش سخت نیست؛ فقط هر روز این کار را انجام دهید تا به تناسب اندام برسید. متعهد شوید که هر روز یک ساعت وقت بگذارید. در صورت نیاز زود بیدار شوید یا تا دیر وقت بیدار بمانید. سرمایهگذاری در زمان، رشد خلاقیت شما را به همراه خواهد داشت.
  • دوم اینکه حقوق بگیرید. دوست داشتن شغلتان به این معنا نیست که کارتان را رایگان انجام دهید. افراد و موسسات سودجو سعی میکنند شما را متقاعد کنند که باور کنید اشتراکگذاری رایگان شغلتان نشاندهنده سخاوت است. اما فراموش نکنید، در جامعه ما، پول به معنای ارزش است. اصرار بر دریافت حقوق، میزان ارزش شما به عنوان یک متخصص در حوزه خلاقیت نشان میدهد. یک وکیل ممکن است عاشق کار خود باشد، اما او هیچگاه این کار را بدون مزد انجام نمیدهد. چرا ما باید رایگان انجام دهیم؟ درخواست حقوق به مشتریان شما نشان میدهد که به کار خود ایمان دارید. به‌علاوه، دریافت حقوق به شما این امکان را می‌دهد تا آزادی مالی بیشتری برای رشد در حوزه کاری خود داشته باشید، چه از طریق خرید تجهیزات چه راه‌اندازی یک وب‌سایت.
  • در نهایت، مشتریان بهتری را انتخاب کنید. به طور مثال طراح گرافیکی را تصور کنید که وقتی می‌داند قادر به برگزاری کمپین‌های جهانی خیره‌کننده است، مشغول طراحی بروشورهای شرکتی میشود. چه کسی او را با آن بروشورهای کسلکننده مشغول ساخت؟ در ظاهر، مشتری بود که این پیشنهاد را به او داد اما در حقیقت، خودش این مشتری را پذیرفت. بهترین هنرمندان با بهترین مشتریان کار میکنند؛ مشتریانی که خواهان ایدههای بزرگ هستند و انتظار نوآوری خلاقانه دارند.
ایده کلیدی 4

4هدف هنرآفرینی خود را مشخص کنید.

آیا تا به حال سعی کردهاید برای انجام یک ایده خلاقانه برنامهریزی کنید؟ اگر جوابتان بله است، احتمالا میدانید که نتیجه نهایی ممکن است با طرح اولیه تفاوت زیادی داشته باشد. نوشتن نمایشنامه اولیه یک فیلم تضمینی نیست که تمام صحنه‌های نمایشنامه شما به طرح نهایی برسد.
در واقع، کار خلاقانه می‌تواند آنقدر غیرقابل پیش‌بینی باشد که برخی افراد تصمیم می‌گیرند اصلاً برنامه‌ریزی نکنند. اما چه در حال بداههگویی باشید یا کار بر روی یک طرح کلی باشید، همیشه باید یک چیز را قبل از شروع کارتان مشخص کنید: هدفتان.
پس هدف شما خروجی شما را شکل میدهد بنابراین مطمئن شوید که هدفتان واضح است.
بسیاری از افراد تازهکار از بیان هدف کار خود میترسند. چرا؟ چون انتخاب یک هدف میتواند شما را در معرض شکست قرار دهد. یا بهتر بگوییم کاری که به هدف نرسد یک شکست به نظر می‌رسد. اما در نظر بگرید کاری که بدون هدف انجام شود هرگز موفق نمیشود. برای ایجاد کاری ماندگار، باید با هدف پیش بروید.
چگونه هدف هنرآفرینی خود را مشخص کنیم؟

  • ابتدا از خود بپرسید: «مخاطب هدفم چه کسانی هستند؟» ابتدا ممکن است وسوسه شوید که بخواهید “همه اقشار” را مخاطب هدف خود قرار دهید. چه کسی بیشترین مخاطب ممکن را برای کار خود نمیخواهد؟! اما اگر واقعبینانه نگاه کنیم، کار شما برای همه جذاب نخواهد بود، حداقل در ابتدای راه. بنابراین واقعبینانه درمورد مخاطبان خود فکر کنید؛ آنها چه میخواهند؟ چه نیازی دارند که شما میخواهید برطرف کنید؟ از چه چیزی میترسند و به چه چیزی اهمیت میدهند؟ تمام نکات مربوط به مخاطبان هدف خود را مشخص کنید. اگر این کار را به خوبی انجام دهید، بسیار فراتر از مخاطبان هدفتان را بدست خواهید آورد. تصور کنید ده چوپان هزار گاو را چوپانی میکنند. چوپانها نمیتوانند تک تک گاوها را هدایت کنند. آنها گاوهای ابتدایی و انتهایی گله را هدایت میکنند سپس کل گروه هم تحت تأثیر قرار می‌گیرند تا حرکت کنند. مخاطب مورد نظر شما چوپانها هستند. اگر آنها را متقاعد کنید، آن‌ها خود به خود دیگران را متقاعد میکنند.
  • قدم بعدی از خود بپرسید «هدف از عملیساختن ایدهتان چیست؟» اگر یک مهندس بخواهید پل بسازد، پاسخ به این سوال برایش آسان است؛ پل برای وصل کردن دو نقطه زمین است. اما پاسخ به این سوال برای افراد هنری، چندان ساده نیست. هدف نقاشی چیست؟ اجرای یک نمایش چه میکند؟ برای پاسخ به این سوالات میتوانید از دید دیگری به این موضوع نگاه کنید؛ همانطور که هر مهندس به شما خواهد گفت هر چیزی کارکردی دارد، شما نیز کارکرد کارتان را مشخص سازید. کارکرد کار شما میتواند اعم از سرگرمی، آموزش یا برانگیختن یک هیجان خاص باشد. هنگامی که درباره کارکرد کارتان تصمیم گرفتید، آنگاه می‌توانید به ایجاد اثری بپردازید که این کارکرد را برآورده میکند.
ایده کلیدی 5

5اگر به دنبال رسیدن به ایدهآل باشید، دچار بنبست ذهنی میشوید.

در یک نقطه از طی کردن مسیر رشد خود، احتمالاً با بنبست ذهنی ترسناکی روبرو خواهید شد. الهام خود را از دست خواهید داد و با نداشتن ایده‌ای بر روی کاغذ، عرق خواهید کرد. برایتان سوال می‌شود که آیا هرگز دوباره ایده خوبی به ذهنتان خواهد رسید یا نه. وحشتناک به نظر میرسد، اینطور نیست؟ اگر از بنبستهای ذهنی میترسید یا اگر در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم میکنید، نگران نباشید. درواقع کمالگرایی شما باعث ایجاد بنبست ذهنی میشود. زمانی که در ذهن شما، نتیجه باید کامل باشد، شروع کار سخت است. وقتی به کمتر از عالی رضایت نمیدهید، تکمیل کارتان و رسیدن به هدف نیز سخت میشود.
برای بررسی بیشتر این موضوع، به دو گروه موسیقی مختلف به نام‌های Steely Dan و E Street Band توجه کنید:
سال‌ها، گروه Steely Dan از برگزاری تور خودداری میکرد. در عوض، آن‌ها ساعت‌ها در استودیو وقت میگذاردند و کارهای خود را بدون نقص و با بالاترین کیفیت منتشر میکردند. آنها احساس می‌کردند که اجرای زنده از نظر فنی هرگز نمیتواند به اندازه ضبطهای استودیویی جذاب باشد. بنابراین هرگز به سراغ اجرای زنده نرفتند.
از سوی دیگر، گروه E Street Bandاجرای زنده بسیاری برگزار میکنند. قطعا کنسرت‌ آن‌ها بی عیب و نقص نیست اما همچنان طرفداران خودشان را دارند. آنها اصیل و معتبر هستند و گاهی اوقات ممکن است چند اشتباه از آنها سر بزند. اما آیا طرفداران آنها ناامید میشوند؟ اصلا. آنها همیشه محبوب هستند.
هنگامی که گروه Steely Dan بعد از دههها تصمیم گرفت که تور برگزار کند، طرفداران آنها تجربه دیدن اجرای ناقص زنده گروه را درست به اندازه آلبومهای بینقصشان را دوست داشتند. پس چرا گروه Steely Dan تا سالها نمیتوانست از اجرای بینقصترین موسیقی ممکن دست بکشند؟ چون آنها به کمالگرایی خودشان بیشتر از طرفدارانشان خدمت میکردند.
داشتن استاندارد عالی است و تعیین استاندارد به شما این امکان را میدهد که در کار خود احساس غرور کنید اما به دنبال کمال نباشید. زمانی که کمالگرایی را رها کنید و به خودتان اجازه دهید اصیل و خام باشید، بنبستهای ذهنی شما از بین میرود.

ایده کلیدی 6

6انتقادات را بپذیرید، اما فقط برخی از آنها را!

چه چیزی یک فرد را به یک خلاق واقعی تبدیل می کند؟ این مهم نیست که افراد چقدر از کارشان درآمد کسب می کنند، چند نفر طرفدارشان هستند یا چقدر تعریف و تمجید می‌شنوند. این در خلاق شدن تاثیری ندارد. در واقع، برای اینکه یک تغییرآفرین و خلاق واقعی باشید، فقط باید یک کار را انجام دهید: ایده خود را عملی کنی و آن را به مخاطبان خود عرضه کنید.
امروزه این کار راحت‌تر از قبل است و دلیلش پیشرفت تکنولوژی و اینترنت است. اکنون راههای بیشتری نسبت به قبل برای به اشتراک گذاشتن کارهای خلاقانه وجود دارد.
هنگامی که کار خود را عرضه کردید، احتمالاً بازخورد زیادی از مخاطبان دریافت خواهید کرد. بهترین حالت این است که همه کسانی که کار شما را دیدند بدون هیچ نقدی آن را دوست داشته باشند. اما بیایید صادق باشیم، قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد. شکسپیر، کالو و موتزارت همگی مخالفان خود را داشتند. شما هم قطعا منتقد خواهید داشت. پس انتقاد را بپذیرید، اما فقط برخی از آنها را!
سوال این است: چگونه با انتقادات برخورد کنیم؟ بهتر است سعی کنید آنان را در آغوش بگیرید. اگر خوش شانس باشید، ممکن است از یک منتقد سخاوتمند بازخورد دریافت کنید؛ کسی که برای تجزیه و تحلیل کار شما وقت میگذارد و به بخشهایی از آن اشاره میکند که او واقعا دوست نداشته است. منتقد سخاوتمند وقت خود را صرف درگیر شدن با کار شما کرده است و از کار شما قدردانی می‌کند. آنها میخواهند شما را در سفر هنرآفرینی همراهی کنند حتی اگر چند نکته ظریف برای گفتن داشته باشند. کسی که تا این سطح با شما همراه شده است، بدخواه شما نیست. در واقع آنها یک طرفدار هستند. شما موظف به ایجاد تغییرات پیشنهادی آنها نیستید اما مطمئناً باید از آنها برای پاسخ متفکرانه‌شان تشکر کنید.
با این حال، برخی از منتقدان شما متفکر یا سخاوتمند نیستند. شما باید با خیال راحت به نظرات توهینآمیز یا افرادی که خارج از بازار هدف شما هستند اهمیت ندهید. اما فقط به این دلیل که بازخورد تحلیلی نیستند به این معنی نیست که مفید هم نیستند. انتقاد میتواند صدمه بزند اما متعهد شوید که از انتقاداتی که دریافت میکنید درس بگیرید تا به عنوان یک حرفهای رشد کنید.

ایده کلیدی 7

7شانس خود را برای دستیابی به موفقیت افزایش دهید.

برخی از نوآوران صرفاً به عرضه آثار خود به مخاطبان هدفشان قانع هستند. اما برخی از آنها چیزی بیشتر میخواهند: شکوه و شهرت. آنها فقط نمیخواهند عملکرد خوبی داشته باشند بلکه آنها می‌خواهند در اوج خود بدرخشند.
چه چیزی هنرآفرینان خاص را به آن اوج میرساند؟ برخلاف تصور رایج، برای رسیدن به سطح بالای خلاق بودن، نیازی نیست که یک نابغه با استعداد و منحصر به فرد باشید. با تعهد و کمی استراتژی، میتوانید راه خود را به بالاترین سطح بیابید. پس شما میتوانید شانس خود را برای دستیابی به شهرت افزایش دهید.
رسیدن به شکوه و شهرت هرگز تضمینی ندارد اما اگر میخواهید برای آن تلاش کنید گلن گولد، پیانیست معروف و هنرمند معاصر یایو کوساما، تکنیک‌هایی بیان کرده که ممکن است به شما در این راه کمک کند:

  • اول از همه، همکاران خود را پیدا کنید. در رشد خلاقیت، گروه بسیار اهمیت دارد. اگر هر یک از آثار خلاق خود را عمیقا بررسی کنید، احتمالاً خواهید دید که آنها به تنهایی خلق نشدهاند. زمانیکه افراد خلاق دور هم جمع میشوند، یکدیگر را تشویق می‌کنند تا کارهای بزرگ‌تر و پیشگامانه‌تری انجام دهند. بنابراین برای یافتن همگروهیهای خود اقدام کنید.
  • مهارت منحصر به فرد خود را شناسایی کنید و به آن متعهد باشید؛ کاری که شما در آن بهترین هستید و چیزی که باعث میشود در یک بازار رقابتی متمایز باشید. تمرکز بر مهارت ویژه ممکن است به معنای غفلت از سایر بخش‌های کارتان باشد. ما این خوب است و نشان میدهد که شما در مسیر درستی هستید. به طور مثال شرکت FedEx، یک شرکت خدمات پستی بینالمللی است. آنها در ارسال پیشتاز بینظیر هستند. اما شما هیچگاه نمیتوانید یک شی گرانقیمت را به آنها بسپارید. در واقع آنها ارسال فوقالعاده دقیق را به رقبای خود واگذار کردهاند. بنابراین، سعی نکنید کل بازار را پوشش دهید. جایگاه خود را بیابید و برای برتری در آن تلاش کنید.
  • مطالعه کنید. اگر به یک سخنرانی دعوت شوید، آیا بدون مطالعه درباره آن موضوع به آنجا میروید تا سخنرانی کنید؟ امیدوارم پاسختان خیر باشد. همین منطق در هر زمینهای که در آن هستید صدق می‌کند؛ کتاب‌ها و مقالات کلیدی را بخوانید، وبلاگ‌های مهم را دنبال کنید، به پادکست‌های کلیدی گوش دهید و تأثیرگذارترین خلاقان را بررسی کنید. برای رسیدن به اوج خود، باید کار کنید.
ایده کلیدی 8

8خلاقیت در محدودیتها رشد میکند بنابراین محدودیتها را بپذیرید.

گروه آلت راک REM بسیار مشهور هستند. البته در اوایل کار خود برای سالهای زیادی اصلا مشهور نبودند. بعد از مدتی آنها آلبوم “خارج از زمان” خود را منتشر کردند. این آلبوم موجب موفقیت گروه شد. انتشار این آلبوم یک موفقیت بزرگ بود که دو سال در چارت آلبومهای مشهور ماند و گروه را به سوپراستار شدن رساند.
عامل جادویی که باعث موفقیت آلبوم Out of Time شد چه بود؟ آزادی یا منابع مالی بیشتر عاملش نبود بلکه گروه محدودیت‌ها را شناسایی کرد و پذیرفت. پس خلاقیت در محدودیتها رشد میکند، بنابراین محدودیتها را بپذیرید.
گروه REM هنگام ساخت آلبوم Out of Time، عمداً تصمیم گرفت تحت شرایط محدود کار کند. پیتر باک، گیتاریست اصلی، به جای ساز همیشگی ماندولین مینواخت؛ سازی که با آن آشنایی نداشت. بقیه گروه نیز از ایده او پیروی کردند و با سازهای جدیدی شروع به نواختن کردند. با سخت‌تر کردن کارها بود که گروه توانست آلبوم موفق خود را تولید کند.
به‌عنوان یک فرد خلاق، اغلب تصور میکنیم ” مثلاً اگر بودجه بیشتری داشتم یا موعد تحویل نزدیک نبود، میتوانستم بهترین کار خود را انجام ‌دهم.” اما حقیقت این است که محدودیت‌هایی که ما از آن‌ها رنج می‌بریم، اغلب ما را تشویق می‌کنند تا بهترین خود باشیم.
خلاقان باهوش محدودیتهای بیرونی را نمیپذیرند. برای مثال، سوزان کار، زمانی که برای اپل کار می‌کرد، موظف به طراحی رابط برای کامپیوتر جدید شده بود. به او یک شبکه 32×32 داده شد تا آیکون‌های جدیدی برای رایانه بسازد. طرحهای او باید سیاه و سفید میبود و در صفحه نمایش کامپیوترهای اولیه با وضوح پایین کار میکرد. بسیاری از طراحان تسلیم میشدند اما سوزان، با وجود این محدودیت‌ها، باعث ایجاد یک زبان بصری خارقالعاده شد که اپل را متمایز می‌کرد، از نماد پوشه فایل گرفته تا فلش ماوس.
بنابراین، هنگامی که با محدودیت‌ها مواجه می‌شوید، مانند گروه REM و سوزان کار فکر کنید. تسلیم وسوسه درخواست بودجه بیشتر یا زمان بیشتر نشوید. محدودیتها را در آغوش بگیرید. در نهایت خلاقیت شما به اوج میرسد و کار خلاقانهای که تصور میکردید به واقعیت خواهد پیوست.

خلاصه نهایی

پیام کلیدی کتاب

خلاقیت ذاتی و خودبرانگیخته، جادویی است و ممکن است همه به آن پی نبرند اما با استراتژی و نظم و استمرار، میتوانید خلاقیت خود را به کار معنادار تبدیل کنید. بررسی کردن اهداف به طور هوشمندانه، مخاطبان هدف و مهارت‌هایتان می‌تواند شما را در مسیر موفقیت هنرآفرینی قرار دهد.
یک توصیه:
از طرد شدن نترسید
افراد خلاق و موفق کمتر از دیگران طرد نمیشوند بلکه آنها فقط بیشتر سماجت به خرج میدهند و از طرد شدن نمیترسند.

کتاب‌های دیگر از ست گادین
6 کتاب
نظرات و دیدگاه‌های شما
1 دیدگاه

یک پاسخ

  1. افراد موفق مانند دیگران طرد می‌شوند اما سماجت می‌کنند از دل محدودیت ها موفقیت بیرون می اید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کتاب‌های مشابه
اثر مارگارات تاچر
اثر رابرت جی. مک موهان
اثر کنت کوکیر، ویکتور مایر-شونبرگر و فرانسیس دو وریکورت
لوگوی اکوتوپیا کامل