کتاب «فریب ایکاروس» (۲۰۱۲) به یکی از اساطیر باستانی یونان اشاره میکند، اسطورهای که میگوید هدفگذاریهای بلندپروازانه، سرانجام به ناکامی میانجامد. شاید ایکاروس بیش از حد به خورشید نزدیک شد، اما ما اغلب فراموش میکنیم که به او هشدار داده شده بود که بیش از حد هم در ارتفاع پایین پرواز نکند. چرا این موضوع اهمیت دارد؟ زیرا ما در اقتصادی جدید زندگی میکنیم که در آن، حفظ وضعیت موجود دیگر کافی نیست. اقتصاد جدید، جهانی و متصل است و مشاغل به ظاهر «امن» در حال خودکار شدن هستند. کسانی که میخواهند در این فضا رشد کنند، باید اهداف بلندپروازانهتری داشته باشند. و این به معنای یک چیز مهم است: زندگی و کار به شیوهای خلاقانه.
ست گادین نویسنده، کارآفرین و بازاریاب آمریکایی و همچنین موفقترین وبلاگنویس کسبوکار در جهان است. بیش از ۱۰ کتاب پرفروش او به ۳۵ زبان ترجمه شده است. از دیگر کتابهای او میتوان به گاو بنفش، همه بازاریابها دروغگو میگویند و این است بازاریابی، اشاره کرد.
راهکاری برای بیدار کردن هنرمند درون شما
انقلاب دیجیتال بهطور مداوم در حال پیشرفت است. کامپیوترها هر روز هوشمندتر میشوند و مشاغل خستهکننده، تکراری و امنی که با ساعت کاری نه تا پنج همراه بودند، در حال ناپدید شدن هستند. این موضوع لزوما بد نیست، اما به این معناست که باید خود را با اقتصاد جدید دیجیتال تطبیق دهید.
پس چگونه میتوان این کار را انجام داد؟ باید خلاقیت را در آغوش بگیرید و به یک هنرمند تبدیل شوید. همانطور که ست گادین تاکید میکند، هنر فقط به نقاشی یا آهنگسازی محدود نمیشود، بلکه شامل هر کار خلاقانهای است که نیاز به شور و ابتکار دارد؛ کارهایی که به عبارت دیگر، کامپیوترها قادر به انجام آنها نیستند.
هنرمند بودن آسان نیست. این کار نیازمند فداکاری مطلق و پوست کلفت بودن است. همچنین پرخطر است، یعنی برخلاف آن مشاغل اداری قدیمی، هیچ حقوق تضمین شدهای برای تلاشهای شما وجود ندارد. اما رضایتبخشتر و برای جامعه به عنوان یک کل بهتر است. به هر حال، چه کسی نمیخواهد در دنیایی زندگی کند که در آن مردم خود را وقف دنبال کردن چیزهایی میکنند که واقعا برایشان اهمیت دارد؟
خبر خوب این است که شما مجبور نیستید بهتنهایی این مسیر را طی کنید. این کتاب، باورهای رایج را به چالش میکشد و مجموعهای از توصیهها را برای آزاد کردن پتانسیل خلاقانه درون شما ارائه میدهد.
آینده بهطور فزایندهای خودکار خواهد شد. ماشینها بهتدریج وظایف دستی و اداری بیشتری را بر عهده خواهند گرفت. پس انسانها چه نقشی خواهند داشت؟ ما باید بسیار خلاقتر شویم. اما ما در تشخیص این موضوع بسیار کند بودهایم. مقصر این کُندی، فریب ایکاروس است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که به حداقلها رضایت میدهیم. هرچند که اسطوره یونانی ایکاروس را سرمشق خود قرار دادهایم، اما در فهم آن دچار خطا شدهایم.
ایکاروس، پسر دایدالوس، صنعتگری بود که به همراه پسرش به دلیل نافرمانی از مینوس، پادشاه کرت، به زندان افتاد. با این حال، دایدالوس نقشهای داشت و شروع به ساختن بالهایی برای خود و ایکاروس کرد تا بتوانند فرار کنند. او به پسرش گفت که نباید زیاد بالا پرواز کند تا خورشید، موم بالهایش را ذوب نکند. ایکاروس گوش نداد و به سمت خورشید اوج گرفت. همانطور که پیشبینی میشد، بالهایش ذوب شد و او سقوط کرد و جان باخت.
فرهنگ ما بر این قسمت از اسطوره تمرکز کرده است. درس «زیاد بالا پرواز نکن» چیزی است که ما یاد گرفتهایم. اما این تمام ماجرا نیست. دایدالوس همچنین به ایکاروس هشدار داد که نباید زیاد در ارتفاع پایین پرواز کند، زیرا پاشش آب دریا، بالهایش را خیس کرده و او را به پایین خواهد کشید. هدفگذاری بلندپروازانه میتواند خطرناک باشد، اما بیش از حد محتاط بودن نیز همینطور است.
به یاد داشتن این بخش دوم از نصیحت دایدالوس اهمیت دارد. اگر خواهان پیشرفت هستیم، باید از حاشیه امن خود خارج شویم، به این معنی که نباید پروازمان را در ارتفاع پایین محدود کنیم.
دنیا دگرگون شده است. در گذشته، امکان دستیابی به شغلی اداری، امن و پردرآمد با مزایای مناسب وجود داشت. این الگو در دهه 1990 به پایان رسید. امروزه، امنیت شغلی تنها از آنِ افراد خلاقی است که از ریسک کردن و آغاز فعالیتهای جدید هراسی ندارند. به استارتآپهای اینترنتی مانند فیسبوک بیاندیشید که در زمانی راهاندازی شدند که موفقیت این نوع مدل کسبوکار به هیچ وجه تضمین شده نبود. باید از این تجربه درس بگیریم.
منطقه امن جدید، عرصه خلاقیت و ارتباط با دیگران است.