طبق این اثر، اطلاعات غلط با تکرار، تصحیح نمی شوند. بلکه باور می شوند. این سوگیری شناختی در حقیقت درباره تاثیر تکرار یک موضوع (درست یا غلط) روی پذیرش اطلاعات است. در صورت قرارگیری مداوم در معرض اطلاعات نادرست، احتمال باور این اطلاعات اشتباه بیشتر می شود. به بیان دیگر، احتمال اینکه شما چیزی را که ده بار شنیدهاید باور کنید، در مقایسه با اینکه ۵ بار آن را شنیده باشید، بیشتر است. در واقع اطلاعات تکراری و غلط، معتبرتر از اطلاعات جدید تلقی میشوند و باور به درست بودن این اطلاعات اشتباه، اثر حقیقت واهی است.
اثر حقیقت واهی مانند بقیه خطاهای شناختی، مثل میانبر برای ذهن عمل می کند و مغز برای مصرف انرژی کمتر به پذیرش اطلاعات قبلی روی می آورد. در واقع تفکر بهخصوص تفکر انتقادی، انرژی زیادی از مغز میگیرد و مغز ترجیح میدهد تعداد داده های کمتری را پردازش کند. درصورتیکه پردازش یک موضوع آسانتر باشد؛ مغز انرژی کمتری مصرف میکند و ترجیح میدهد موضوعی را بپذیرد که از قبل باور کرده باشد.
افراد هرگاه در معرض اطلاعات جدید قرار بگیرند اول بررسی میکنند که این اطلاعات در راستای مفاهیم قبلی و یا آشنا برای آنها است یا نه. در اولین گام افراد به طور منطقی اطلاعات جدید را با اطلاعات و دانستههای قبلی که در ذهن خود دارند مقایسه میکنند. اما در گام بعدی با استناد به الگوهای موجود در ذهن که در اثر تکرار یک پدیده در ذهن ثبت شده و با سهولت یادآوری میشود؛ بهاشتباه تصور میکنند که الگوی موجود صحت بیشتری نسبت به اطلاعات جدید دارد. به همین دلیل بهراحتی اطلاعات جدید و کم تکرار کنار گذاشته میشوند. آشنا بودن و تکرار میتواند بر عقلانیت پیشی بگیرد. وقتی بهصورت مکرر میشنوید که یک واقعیت غلط است بهصورت ناخودآگاه باور و ذهنیت شما نسبت به آن تغییر خواهد کرد. گاهی حتی برجسته بودن متن یک خبر و یا قافیهدار بودن آن باعث میشود افراد آن را بهاشتباه واقعی و درست ارزیابی کنند.
این اثر، ثابت میکند که چرا اخبار جعلی و ساختگی پس از این که مورد توجه عموم قرار گرفتند، پذیرفته می شوند. ممکن است تصور کنیم افرادی که اخبار جعلی را باور میکنند سادهلوح و زود باور هستند؛ اما در صورت تکرار اخبار ساختگی، خود ما ممکن است بهاشتباه این اخبار را باور کنیم. در واقع اثر حقیقت واهی هیچ ارتباطی با سادهلوح یا زودباور بودن یا حتی ضریب هوشی افراد ندارد؛ بلکه هر کس ممکن است در دام این سوگیری بیفتد.
حتماً برای شما اتفاق افتاده است خبری به گوشتان رسیده باشد که در لحظات اول غیرقابلباور یا تا حدی احمقانه به نظر بیاید! اما پس از مدتی که خبر از چند جهت مختلف برای شما تکرار شد؛ احتمالاً بهاندازه لحظات اول ساختگی و عجیب به نظر نمیرسد. در همچنین موقعیتی، ذهن ما در دام سوگیری اثر حقیقت واهی قرار گرفته است.
مغز ما آنقدری که تصور میکنیم بینقص عمل نمیکند و گاهی به سوگیری شناختی دچار میشویم. اثر حقیقت واهی ما را به بیراهه میبرد و حتی درک ما از گذشته را تغییر میدهد. مغز طوری طراحی شده تا کمتر انرژی مصرف کند و ما نباید تقصیر را به گردن رسانههای اجتماعی یا هر چیز دیگر بیندازیم. باید سعی کنیم درباره اطلاعاتی که به دستمان میرسد فکر کنیم و آنها را زیر سؤال ببریم، تا اصل حقیقت واهی کمتر در تصمیمگیریهای مهم زندگیمان تأثیر بگذارد.
تبلیغات بازاریابی محصول و تبلیغات سیاسی بیشترین بهره را از این خطای ادراکی میبرند. با خودتان فکر کنید آخرین باری که محصولی را فقط بهخاطر دیدن تبلیغ مکرر آن خریدید کی بوده است؟ آیا تابهحال برایتان پیشآمده است که نظر خود را نسبت به فردی، بر اساس صحبتهای افراد دیگر تغییر دهید؟
این سوگیری، اهمیت تبلیغات در افزایش شانس فروش برای صاحبان کسبوکار را توجیه میکند. تبلیغات در دنیای کسبوکار، بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای کنترل طرز فکر و سبک زندگی مردم به شمار میرود. در واقع یک مطلب، به هر میزان که نادرست یا غیر معتبر باشد، درصورتیکه بهاندازه کافی توسط رسانههای جمعی و مطبوعات پرداخته شود، برای عموم مردم قابلباور میشود.
متخصصین بازاریابی و تبلیغات، بهخوبی با این سوگیری آشنا هستند و برای افزایش فروش خود، هوشمندانه از این نکته بهره میبرند. ممکن است تبلیغ یک محصول را برای بار اول ببینید و خوشتان نیاید؛ اما در صورت تکرار تبلیغ و بارها شنیدن اسم برند و محصول، تمایل به خرید و امتحان آن محصول داشته باشید.
بهعلاوه، در صورت همراهی این تبلیغات با اثر قافیه بهمثابه دلیل، قطعاً نتیجه بیشتر دلخواه شما می شود. همچنین، شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، توییتر، فیسبوک و… امروزه نقش مهمی در ایجاد باورهای کاربران دارند. اگر صاحب کسبوکار یا برند هستید یا در نظر دارید محصول خود را بفروشید، پیام اصلیتان را با کپیرایتینگ حرفهای مشخص کنید و آن را بارها تکرار و بیان کنید. برای افزایش نرخ فروش خود، از مشتریان وفادار و افراد مؤثر نیز بخواهید آن را بهدفعات بازگو و تکرار کنند.