امشب داستان این شخص عجیب رو میگیم .
صنعت پورن از حدودا نیم قرن گذشته تا کنون، به صنعتی فوق العده جذاب و پول ساز برای سرمایهگذاران تبدیل شدهاست. آمار این صنعت تا سال 2019 به شرح زیر است:
دانلود 2.5 میلیون فیلم پورن در ماه، که سهم مردان 70 درصد و سهم زنان 30 درصد میباشد.
حضور 420 میلیون برند مختلف در این صنعت که در 5 میلیون سایت فعالیت دارند .
بازدید بیش از80 میلیون نفر از سایتهای پورن به صورت ماهیانه، که حداقل 50 میلیون نفر آنها همیشه ثابت هشتند.
سالانه 284 میلیارد دلار فقط از طریق اینترنت درآمد داره این صنعت .
این صنعت تا چند دهه گذشته در کل دنیا مثل الان در ایران و خیلی از کشورهای دیگر، ممنوعیت جدی داشت، ولی سودای قدرت و رویای پولدار شدن یک نفر کاری کرد که این صنعت در کل دنیا متحول شود.
مایکل دیویس (Micheal Devis) بنیانگذار صنعت پورن در دنیا بود. او یک فرد فوق العاده بدبخت بود که در خانواده بشدت فقیر بدنیا آمد. در همان کودکی بخاطر اینکه بتواند کار کند به مدرسه شبانه میرود و تا نصف شب در دکه روزنامه فروشی تلاش میکرد تا بتواند خرج خورد و خوراک خود را بدست آورد.
در 19 سالکی با همان اوضاع فقر ازدواج میکند ولی به همسرش قول میدهد تا قبل از 30 سالگی میلیونر شود. البته این فقط یک شعار نبود و او واقعا سخت کار کرد. دیویس انقدر تلاش کرد که صاحب دکه روزنامه او را برای مدیریت سه دکه روزنامه انتخاب کرد.
در آن دوره از زمان، مسئله سکس و رابطه در رسانههای آمریکا به شدت ممنوع بود و با مخالفت شدیدی روبرو بود. مثلا زن و شوهر جدا میخوابیدند و برهنگی یه امری غیر عرف بود فقط یک مجله پلی بوی چاپ میشد که آن هم فروش عمومیاش ممنوع بود . دیویس چند باری مجله پلی بوی را در دکه به صورت مخفیانه فروخت. او متوجه افزایش تقاضا شد و تصمیم به فروش بیشتر فروختن مجله کرد. این کار ادامه داشت تا اینکه پلیس فهمید و دیویس را بازداشت کرد. او تعهد داد و پس از مدتی آزاد شد. اما چون فروش مجلهها سود خیلی زیادی برایش داشت، یک راهنما درست کرد و در آن ایالتهایی که میشد در آنها لخت زندگی کرد را هایلایت کرد و در موردشان توضیح داد. به گفته خودش بیشتر از یک میلیارد از این راهنما را مخفیانه فروخت و پول خیلی زیادی بدست آورد، اینجا بود که طمعش شروع شد .
دیویس یک شرکت تاسیس میکند و چند نفر را برای تولید محتوا استخدام میکند. کارمندان باید داستان سکسی مینوشتند و پس از چاپ، دویس آنها را از طریق باندی که راه انداخته بود مخفیانه به مشتریها میفروخت و روز به روز پولدارتر میشد.
در آمریکا وسیلهای داشتند که مثل شهر فرنگ بچه ها بود و باهاش کارتون تماشا میکردند. یک بار دیویس برای فروش داستانهایش به نیویورک سفر میکند و میبیند که چندین شهر فرنگ وجود دارد که پورن پخش میکند و مردم برای مشاهده آن بسیار مشتاق هستند. دیویس که قبلا قدرت تصویرسازی را با داستانهایش تجربه کرده بود، تصمیم میگیره این دستگاه رو تولید انبوه بکنه چند روز شهر فرنگ های نیویورک رو بررسی دقیق میکنه و تموم باگ ها و مشکلاتش رو درمیاره و یه نسخه بدون نقص طراحی میکنه یک وسیله ضد سرقت و بدون مشکل هنگام پخش .
کتابخونه ، فوشگاه های بزرگ وکلا هرجایی شلوغی رو پیدا میکرد یرونه از این دستگا ها قرار میداد و با صاحب اون فروشکاه 50-50 شریک میشد تقاضا برای دستگاه ها بشدت بالا رفت . تا جایی که درآمد اون دستگاه از کل فروشگاه بیشتر سود داشت برای صاحب مغازه از طرفی به بهونه این دستگاه خیلیا میومدن خرید میکردن و میزان فروش مغازه ها هم بیشتر شد .
دیویس چند شرکت ثبت کرد روزانه بیشتر از ده دستگاه تولید میکرد تا جاییکه در دهه 60 میلادی بیشتر از 6000 دستگاه فعال بودن و براش پول میساختن و در نهایت در 37 سالگی به آرزوش رسید ومیلیونر شد .
دیویس دیگه سلطان پورن در امریکا شده بود . انقدر بزرگ شده بود و پول داشت که موسسه ای تاسیس کرد بهترین وکلا رو استخدام کرد با حقوق بالا ، کار وکیلا این بود که با کنگره و سنا لابی کنن تا قوانین رو به فع پورنوگرافی تغییر بدن . البته خیریه هم داشت پول زیادی به کلیسا ها کمک میکرد مدرسه و بیمارستان میساخت. رستوران ها و کسب و کارهای کوچک رو کمک میکرد از ورشکستگی نجات پیدا کنن .
وقتی همه دیدن چه صنعت پولسازیه و دویس چقدر پول درمیاره کم کم سرو کله رقبا پیدا شد . ولی دویس خودش رو گاد فادر پورن میدونست و چشم دیدن هیچ رقیبی رو نداشت . اینجا بود که دیگه پول ارضاش نمیکرد عطش قدرت جای پول رو گرفته بود . هر رقیبی رو حذف میکرد مثلا آم اجیر میکرد دستگاه های رقبا رو آتیش بزنن یا حتی یکی از کارمندای خودش که ازدویس جدا شده بود و شرکت زده بود رو دعوت کرد دفترش که با هم چشن بگیرن و توی دفترش شلیک میکنه بهش و میکشتن . سلطان بی رقیب صنعت پورن انقدر درآمدش زیاد شد که اون سال ها از شرکت HPبیشتر درآمد داشت .
بخاظر فرار مالیاتی و حمل غیر قانونی محصولات پورنوگرافی شرکت دویس پلیس اون رو به 5 سال زندان محکوم کرد . چون وکلا خبره داشت تونست رای رو برگردونه و آزاد بشه . ولی از ترسش بعد از آزادی اعلام بازنشسگی کرد و گفت من به جایگاهی که میخواستم رسیدم پولی هم که میخواستم بدست آوردم صنعت جدید هم راه اندازی کردم پس وقت بازنشستگیه .
دهه هفتاد میلادی به نام دهه انقلاب جنسی معروفه در آمریکا . پرنوگرافی زیاد شده بود و دیگه اون قبح و گاردی که به پورن بود از بین رفته بود و برای مردم کاملا عادی بود . دویس که به ظاهر بازنشست شده بود ولی پشت پرده کارش رو میکرد دیگه اون دستگاه ها رو تولید نمیکرد بجاش پورن استار استخدام میکرد و فیلم های با کیفیت بالا میساخت.
وقتی دویس اعلام بازنشستگی کرد باز سر و کله رقبا پیدا شد تا اینکه یه روز آندرهیل رفیق و شریک میاد به دویس میگه رقبا دارن میان بالا دویس هم به آندرهیل دستور میده ماشین یکی از این رقبا رو بمب گذاری کنن تا بقیه ادب بشن و بکشن کنار . آندرهیل دستور رو عملی میکنه ولی بعد از اون سر شراکت با دویس به مشکل میخورن . پلیس وقتی میفهمه ایم دو تا از هم جدا شدن برای آندرهیل یه پرونده درست میکنه به جرم دزدی و دستگیرش میکنه تا بتونن ازش حرف بکشن و دویس رو گیر بندازن . چون آندرهیل نزدیک ترین آدم به دویس بوده و از تمام کاراش خبر داشته همین باعث شد دویس احساس خبر بکنه چند نفر رو میفرسته زندان که آندرهیل رو بکشن ولی همشون ناکام میمونن . آندرهیل که فهمیده بود دویس میخواد دخلش رو بیاره به پلیس میگه هرچی بخواین بهتون میگم ولی از جون من باید محافظت کنین . خلاصه پلیس هم یک
پرونده قطور از دویس درست میکنه و دستگیرش میکنن ولی دویس هیچ وقت به هیچ چیز اعتراف نکرد . تا اینکه بعد از چند ماه دویس یکی از دوست دخترهاش رو میفرسته سراغ مامورها و نگهبان های زندان اون دختر هم با دلبری های فراوان و باج دادن های زیاد کاری میکنه مقدمات فرار دویس فراهم بشه . خلاصه میره یک روز توی اتاق تلفن زندان و غیب میشه و فرار میکنه و FBIهم عکسش رو همه جا پخش میکنه که هر ردی بتونن ازش پیدا کنن . وقتی دویس فرار میکنه چند هفته بعدش آندرهیل هم آزاد میشه . دویس فکر انتقام میوفته آندرهیلم که مطمئن بوده دویس ولش نمیکنه میره با دوس دخترش مخفی میشه . دویس از طریق دوست دخترش رد آندرهیل رو میزنه و میره سر وقتش و با یک تیر خلاصش میکنه .
دویس دیگه اسمش رو تغییر میده و با یک هویت جدید سعی میکنه ادامه بده زندگی رو خلاصه یه روز با اسم ARBY وارد بانک میشه که پول برداشت کنه . کارمند بانک عکس دویس که توی شهر پخش شده بود رو دیده بود و شک میکنه که این خودشه یا نه سریع به FBI خبر میده و کمتر از یک دقیقه بعدش FBI میریزه توی بانک و دستگیرش میکنن . دویس بخاطر قتل وجنایت هایی گه داشت و بخاطر کارهایی که توصنعت پورن کرده بود به حبس ابد محکوم میشه . توی همین مدتی که توی زندان بود صنعت پورن کاملا قانونی شده بود . در اصل این آزاد شدن و قانونی شن نتیجه همون لابی گری و ارتباط با نماینده ها بود که دویس براش هزینه کرده بود و این همه باج داده بود .
دویس که از فقر بیش از حد به همسرش قول داد که میلیونر بشه میلیونر شد ، امپراطوری کرد . پورنوگرافی رو هم فرهنگ سازی کرد هم نیازش رو توی جامعه نیاز کرد هم با لابی گری قانونیش کرد ولی خودش آخر عمرش رو توی زندان گذروند و در 81 سالگی بخاطر تنگی نفس در زندان فوت شد .